خلاصه ماشینی:
"6هدف این علم مطالعه نظام نشانهشناسی از هر نوع جوهر و محدودیت است:تصاویر،اشارات و علایم،آواهای موسیقی،اشیاء و تداعیهای پیچیده میان این نشانهها است که محتوای آیینها،قراردادها و سرگرمیهای عمومی را تشکیل میدهد.
بارت(همان جا)معتقد است که مقوله کلی زبان و گفتار به تمامی نظامهای نشانهشناسی از جمله نظام لباس،غذا،اتومبیل و اثاثیه تسریبخش است.
هر لیست غذا حاصل ارجاع به ساختاری است(ملی یا منطقهای و اجتماعی)اما این ساختارها مطابق روز و فرد استفادهکننده متفاوت هستند مانند؛صورت زبانشناختی که از تنوعات آزاد و ترکیبات مورد نظر پیام خاص به وجود آمده است.
اگرچه این نسبت نابرابر میان زبان و گفتار در نظام غذایی نیز دیده میشود،اما در نظام اتومبیل و اسباب منزل حوزه تنوعات ترکیبی و جانشینی آزاد بسیار اندک است:در این نظامها بین مدل و تبلور آن فضای اندکی وجود دارد.
در رابطه با دلالت،بارت61 معتقد است که دال زبانشناختی کاملا غیرانگیخته نیست و نسبی است زیرا خود سوسور از قیاس نسبی صحبت میکند و نیز برخی نام آواها در زبانها وجود دارد.
دیدگاه بارت از دیدگاه نگارنده،نشانهشناسی سوسوری فقط توان بررسی نشانه زبانی تک لایهای در سطح واژه را دارد،یعنی فقط میتواند دال و مدلولی برای واژه«می»(به معنای مایع سکرآور)را مطرح کند و توانایی تحلیل معنی«می»مثلا در شعر حافظ را که دارای معنی ضمنی یا استعاری خاصی است ندارد.
اگرچه فرمولها،علایم و روابط ریاضی و فیزیک قابل بیان به وسیله زبان هستند اما کشف و رمزگشایی آنها نیاز به مطالعات زبانشناسی ندارد،درک معنی از سینمای صامت نیز نیازمند به دانستن زبان خاص نیست."