خلاصه ماشینی:
"در ادبیات فارسی، ماه بیشتر مظهر زیبایی و روشنی و نمونه علو و بلندی است و در ارتباط با این مفاهیم است که کنایات و استعارات و ترکیبات متعددی از قلم خیالآفرین شعرای ایرانی تراوش کرده و به خصوص زیبایی زنان به ماه تشبیه شده است: ماهی نتافت چون رخت از برج نیکویی سروی نخاست چون قدت از جویبا حسن»1 (حافظ) شاعران و نویسندگان کودک نیز از این نشاط طبیعی،برای (به تصویر صفحه مراجعه شود) ارتباط با مخاطب خردسالشان،بسیار الهام گرفتهاند.
اما آیا شاعر این اثر،توانسته است در ارایه و پردازش این اثر و ارتباط با مخاطبش موفق باشد؟ شعر از چشمهای بیخواب کودکی شروع میشود که در کنار مادرش-که خوابیده است-آرام و بیصدا به ماه مینگرد: «ماه مهربون داره میتابه خودم بیدارم مامانم خوابه» استفاده شاعر از صفت مهربان-علیرغم اینکه ترکیب تازهای نیست-به جا و مناسب است؛چون به صورتی ناخودآگاه امنیت روانی را در ذهن کودک تداعی میکند.
در صفحه بعد،شاعر تصویری زیبا ساخته،اما بیتوجهی او به سطح دریافت کودک در این سن،از این تصویر فقط یک صورت زیبا باقی گذاشته است: «گاهی روشنه مثل یه فانوس فانوسی کوچک ته اقیانوس» شاعر ماه ار که در شبهای نیمه ابری،هوای مرطوب یا بعد از باران،در هالهای زیبا فرو میرود،به فانوسی کوچک در آخر اقیانوس تشبیه کرده است.
در صفحه بعد نیز شبیه ماه به یک ماهی که در سیاهی شنا میکند،اصلا تصویر زیبایی برای کودک نیست؛چون در باور او ماهی در آب زلال و شفاف خوبی از مفاهیم متضاد- برای رساندن مخاطب به مفهوم موردنظرش-کرده است: «گاهی بزرگه گاهی کوچکه تو بغل ابر یه عروسکه»."