خلاصه ماشینی:
"ادبیات داستانی و شعر: نقد و بررسی: گزارههای هنجارگریز ذهن حسن پارسایی (به تصویر صفحه مراجعه شود) عنوان کتاب:پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم نویسنده:دنیس ولهام مترجم:فرزاد اکبرپور ناشر:انتشارات علمی و فرهنگی نوبت چاپ:اول-1384 شمارگان:2000 نسخه تعداد صفحات:83 صفحه بها:700 تومان آیا تأکید یکسویه بر داستانهای انتزاعی و تخیلی،بر ذهن و تربیت کودک مخصوصا نوجوان تأثیرات مخرب ندارد؟پاسخ به این پرسش،چندان دشوار نیست:نوجوان خود را با زندگی به عنوان پدیدهای هستیبخش و واقعی که هر ساعت،روز و ماه آن حاصل حوادث گوناگون تلخ و شیرین است،همواره روبهرو میبیند و خودش هم جزیی از آن به شمار میرود.
موضوع مهمی هم نادیده گرفته شده است:نویسنده «جوزف»نوجوان را کاملا برای خوانندگان رمان شخصیتپردازی نمیکند تا مخاطب بداند با چه نوجوانی روبهروست و در پی آن،میزان و نوع انتظارات و توقعاتش را از پدرش در ارتباط با ارزشهای تربیتی خود او،به قیاس درآورد و دریابد که آیا این توقعات و انتظارات رواست یا نه؟ «دنیس ولهام»خصوصیات ظاهری اولین مسئول (به تصویر صفحه مراجعه شود) کتابخانه را طوری در نظر میگیرد که با ویژگیهای عاطفی و انسانی بیشتری جلوه کند.
این در حالی است که قبلا نویسنده صراحتا به بیتوجهی پدر واقعی به او اشاره کرده و ضمنا به شکل متناقضی همین را هم مبنای«انتقام ذهنی» و بعدا«عملی»جوزف از پدرش،قرار داده است:«جوزف احساس کرد اکنون بهترین زمان است که باید از پدرش انتقام بگیرد» (صفحه 14)؛یعنی صفت نهایی«دلچسب بودن»پدر واقعیاش،چیزی است که در داستان واقعیت ندارد و«ولهام»فقط برای آنکه داستانش را به نحوی پایان برساند،بهطور زورکی و ساختگی،آن را به پدر«جوزف»که تا لحظه پایانی از آن بیبهره بوده،اعطا کرده است!"