چکیده:
در بررسی یک اثر هنری به ویژه شعر،آگاهی از زندگی فردی و اجتماعی پدید آورنده آن نقش بسزایی دارد.شاید بتوان گفت بیتوجه به شرایط محیطی و اجتماعی،کار بررسی تا اندازه زیادی دشوار خواهد شد. در این نوشتار سعی شده است به برخی شرایط خانوادگی و اجتماعی که در شعر دو شاعر برجسته«فروغ فرحزاد»و«امیلی دیکنسون»تأثیرگذار بوده،اشاره شود و همچنین برخی مضامین مشترک در شعر آن دو مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در این نوشتار سعی شده است به برخی شرایط خانوادگی و اجتماعی که در شعر دو شاعر برجسته«فروغ فرحزاد»و«امیلی دیکنسون»تأثیرگذار بوده،اشاره شود و همچنین برخی مضامین مشترک در شعر آن دو مورد بررسی قرار گیرد.
»2 در زندگی هر دو شاعر جز پدر،مرد دیگری نیز حضور داشته که این حضور،تأثیری عمیق بر اندیشه و در نتیجه شعر آنان داشته است.
این ناکامی عشق به شدت باعث پریشانی و ناامیدی امیلی گردید و ظاهرا در همین دوره است که خلاقیتهای او به اوج خود میرسد.
او خود در این باره میگوید:آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی آنها با مردان است.
7 *** شاید تحت تأثیر چنین محیط نامطلوب اجتماعی و عدم برخورد صحیح است که میل به انزوا در این دو شاعر بوجود میآید.
62 *** یکی از اصلیترین مضامینی که در اشعار فروغ به ویژه در دو مجموعهء«تولدی دیگر»و«ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»،نمایان است مضامین اجتماعی است که میتوان گفت مهمترین و اصلیترین دغدغهء فکری او بوده است.
با توجه به این که تعداد اشعاری که از امیلی دیکنسون به جا مانده،بیش از 0071 قطعه شعر است،برای به دست آوردن درک صحیح اشعار و در نتیجه اندیشهء او بایسته است که بخش اعظم این اشعار مورد بررسی قرار گیرد.
13 در آخرین شعرش«پرنده مردنی است»که آن را کمی قبل از مرگش سروده، میگوید: پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است امیلی نیز در آخرین نامهاش که آن را برای دختر خالههایش نوشته،سفر خویش را پیشبینی میکند: دختر خالههای نازنین فرا خوانده شدم."