خلاصه ماشینی:
"انبیاء -72 وبخشیدیم به او اسحاق و یعقوب و همگی را از صالحین قرار دادیم در سوره الصافات آیات 83الی 99 این داستان مجددا ذکر شده است، اما با این تفاوت که آهنگ نقل این داستان بالحنی بسیار کوتاه طرح میشود، دقت کنید: و ان من شیعته لابرهیم و بدرستیکه که ابراهیم از پیروان (نوح) است اذجاء ربه بقلب سلیم آنگاه که ابراهیم از جانب خدا با قلبی پاک وسالم به دعوت خلق آمد اذ قال لابیه وقومه ماذا تعبدون هنگامیکه با پدرخویش و قومش گفت شما به پرستش چه مشغولید ائفکاالهه دون الله تریدون آیا رواست به دروغ خدایانی جای خدای یکتا رابرگزینید فما ظنکم برب العالمین چه گمانی به پروردگار جهانیان میبرید فنظر نظرة فیالنجوم آنگاه ازروی تدبیر به ستارگان آسمانی نگاهی کرد فقال انی سقیم پس به قوم خود گفت که من بیمارم (به جشن نمیآیم ) فتولوا عنه مدبرین پس قوم از او دست کشیدند (برای جشن به صحرا رفتند ) فراغ الی الهتهم فقال الا تاکلون ابراهیم قصد بتهای آنها را کرد و به آنهاگفت چرا غذا نمیخورید ما لکم لا تنطقون چه میشود شما را که سخن نمیگویند فراغ علیهم ضربابالیمین پس رو کرد به بتان و با دست راست ضرباتی بر آنها وارد ساخت فاقبلواالیه یزفون پس با شتاب به سمت او آمدند قال اتعبدون ما تنحتون ابراهیم گفت آیا رواست چیزی را پرستش کنید که به دست خود تراشیدهاید."