خلاصه ماشینی:
نتیجۀ این مباحث از یکسو پدیدار شدن تقسیمبندی آثار ادبی به سه نوع روایی و نمایشی وغنایی در قرن هیجدهم بود،و از سوی دیگر در پی انتقاد شدید برخیاز رمانتیستها،از جمله،گوته،هردر،شیلر،نوایلس،شلینگ،و برادرانشلگل به این طبقهبندی،قراردادی و تاریخی بودن آن مطرح شد.
تا قرن هیجدهم،نئوکلاسیستها به طبقهبندی انواع ادبیپایبند بوده و هر اثر ادبی را،با توجه به ویژگیهای آن،در طبقهای ازپیش تعیین شده قرار میدادند و برای آن مقام و منزلتی خاص قائلبودند.
وی هچنین میافزاید کهاصل طبقهبندی انواع ادبی نه تنها تکاملی بلکه انقلابی نیز هست،24بدین معنی که هر لحظۀ تاریخی که موجد یک نوع غالب ادبی است،سلسله مراتب و ردهبندی نوعی و حتی خود نوع را در معرض تحولو تغییر قرار میدهد.
وی در مقالهای تحت عنوان«محتوا،مواد وقالب در هنر کلامی»39که در سال 1924 منتشر شد از نظریاتفرمالیستها در باب اصل طبقهبندی انواع ادبی انتقاد میکند،و این امررا تا آخرین کارهای خود دنبال میکند.
tnanimoD (16)-برای آشنایی با مباحث فرمالیستهای روسی در بابتئوری طبقهبندی انواع ادبی رجوع کنید به: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (17)-فیلالوژیستها (stsigololihP) در قرن نوزدهمدر روسیههمان نظریاتی را داشتند که سمبولیستهای نیمه دوم قرن نوزدهمفرانسه و پس از آنها ایماژیستهای دو دهه اول قرن بیستم درانگلستان داشتند که معتقد بودند کار اصلی هنر،به ویژه شعر،تصویرگری است.
(18)-رجوع کنید به: (به تصویر صفحه مراجعه شود)بوریس آیخنبام در مقالهای تحت تحت عنوان«نظریۀ روش فرمال»(1926)گزارشی جامع از تاریخ نهضت فرمالیستهای روسی تا سال1926 ارائه میکند و نشان میدهد که آنها از سال 1921 به بعد بهتئوری طبقهبندی انواع ادبی توجه خاص مبذول داشتهاند.