چکیده:
این پژوهش با عنوان « بررسی دیدگاه های متخصصان و کارکنان نسبت به مولفه های مدیریت کیفیت جامع TQM به منظور ارائه چهارچوب ادراکی مطلوب برای دبیرستان های متوسطه اموزش وپرورش منطقه اهردر سالتحصیلی 1386 -1385 » انجام گرفت . این موضوع با جامعه آماری غیر همگن وبا سه طبقه مشخص شده اساتید، مسئولین و کارشناسان ، مدیران و معاونان و در مجموع به تعداد 217 نفر با حجم نمونه 140 نفرمورد بررسی قرار گرفت در این تحقیق از روش تحقیق میدانی ( (پیمایشی) و از شیوه های تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی از جمله آزمون های تحلیل عاملی وتجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و همچنین از نرم افزار « SPSS » و از ابزار اندازه گیری پرسشنامه با 42 گویه با ضریب پایایی وهمچنین با روایی تایید شده از طریق نظر متخصصان و روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و تصادفی ساده بهره گیری شده است . در این تحقیق مشخص شد نیازبه مولفه های TQM در سطح بسیار بالایی ( بیش از 80% ) احساس می شود و بر این مبنا یک چهارچوب ادراکی مطلوب برای TQM در دبیرستان ها ترسیم شده است که دارای 5 مولفه به ترتیب اهمیت از جمله ، مشارکت و همکاری ، آموزش ، بهبود مستمر ، مشتری گرایی و تعهد می باشد . در ضمن بین دیدگاه های اساتید و مدیران و معاونان در مورد چهارچوب ادراکی پیشنهاد شده اختلاف معنی داری وجود نداشت ولی بین دیدگاه های دو گروه مذکور با گروه کارشناسان و مسئولین اختلاف معنی داری مشاهده شده است که دو گروه مذکور بیش از گروه اخیر TQMرا برای وضع مطلوب برآورد نموده اند.
خلاصه ماشینی:
"جیمز دیترد و همکارانش (1997) بر اساس مطالعه کاربردی (( مقایسه کاربرد مدیریت کیفیت جامع با سایر برنامه های اصلاحی قبلی در مدارس )) نقاط قوت به کارگیری مدیریت کیفی جامع را نسبت به سایر برنامه های اصلاح طلبانه قبلی چنین بر آورد کرده اند : تمرکز بر مطالعه و ارزشیابی فرایند ها ، تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات ، تفکر سیستماتیک و یادگیری مستمر همچنین مورگات روید(1997) در تحقیق خود اجزای کلیدی مدیریت کیفی جامع برای آموزش و پرورش را چنین شرح داده است : برقراری یک احساس قوی برای بصیرت مدرسه - ارتقای مهارت یادگیری فردی برای همه اعضای سازمان - تاکید بر استراتژی ارزش نهادن بر خواست گیرندگان خدمات توسعه اهداف متعهدانه - بهبود مدیریت روزمره - کار موثر به صورت تیمی مایل ترزوویسکی و همکارانش (2000) در تحقیقی با عنوان « بر قراری روابط متقابل بین مدیریت کیفیت جامع و سازمان یادگیرنده » به این نتیجه رسیده اند که مفاهیم و اصول مدیریت کیفیت جامع شکل گیری سازمان یاد گیرنده را پی ریزی می کند و در تحلیل نتایج تحقیقاتشان گفته اند مدیرانی که در گیر مدیریت کیفیت جامع هستند لازم است تشخیص دهند که فعالیت های بهبود مداوم آنها به عنوان بخشی از فلسفه مدیریت کیفیت جامع، سازمان یاد گیرنده آن ها را را ایجاد کرده است ."