خلاصه ماشینی:
"چنان که «ناصر خسرو قبادیانی» بارها بدین نام مبارک اشاره کرده و به «حافظ» بودن خود نیز اشارتی دارد و گوید: پر برکت است و خیر، دل از خیر و برکتش پشتم به زیر بار مگر فضل و منتش 2 تا در دلم قرآن مبارک قرار یافت منت خدای را که نکرده است منتی و نیز میگوید: مگر جبرئیل آن مبارک سفیر کتابت ز بر دارم اندر ضمیر 3 قرآن را به پیغمبرت ناورید مقرم به مرگ و به حشر و حساب سنائی غزنوی نیز در بسیار جاها از قرآن گفته است که کوتاهتر و جامعتر از همه بیت معروف اوست: یعنی اندر ره دین، رهبر تو قرآن بس 4 اول و آخر قرآن ز چه «با» آمد و «سین» از کمال الدین اسماعیل شاعر بزرگ قرن هفتم هجری نیز به یک بیت بسنده میکنیم: خویشتن را بدان رسن در بند 5 رسنی محکم است قرآنت از سرخیل عارفان و حافظان قرآن، شمس الدین محمد حافظ شاعر بزرگ قرن هشتم هجری نیز سخنی نقل کنیم: قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 6 عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ سخنی هم از محمد بن حسام خوسفی شاعر شیعی قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری که با قرآن انس فراوان داشته و قرآنهای زیادی را با خط خوش نوشته است، میآوریم: آخر ببین که پایه این منزلت کراست 7 تطهیر اهل بیت به قرآن مبین است و از سخن دلنشین اقبال لاهوری که نیز مانند ابن حسام و بسیاری از شاعران دیگر با قرآن مؤانست زیاد داشته است یاد کنیم که گوید: این کتابی نیست چیزی دیگر است جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود پیکر ملت ز قرآن زنده است 8 فاش گویم آنچه در دل مضمر است چون که در جان رفت، جان دیگر شود از یک آیینی مسلمان زنده است زمانی نیز شاعران، آیات مبارکات قرآن را در اشعار خود درج و اشارات و تلمیحاتی را که مورد نظر آنان است بیان میکنند."