چکیده:
طی نیم قرن اخیر، یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده تعداد شهرها، از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک می باشد. از سوی دیگر، برخی صاحب نظران تقویت عملکردهای شهری، با تبدیل روستاها به شهر را، موجب خدمات رسانی بهتر به حوزه های روستایی می دانند. هرچند کارکردهای نوین شهری و افزایش جمعیت این مراکز، به توسعه کالبدی و فیزیکی آنها منجر می شود در مناطق حاصل خیزی همچون جلگه های خزری دگرگونی چشم انداز روستایی و تغییر کاربری اراضی کشاورزی را به دنبال خواهد داشت. چنین فرآیندی در محدوده های باریک تر جلگه پست ساحلی خزر (همچون شهرستان تالش) که مراکز جمعیتی در آن فشرده شده اند، بطور طبیعی، پیامدهای فضایی و اقتصادی مهمتری را در پی خواهد داشت. باریکی و شکل طولی شهرستان تالش، موجب شده تا بازارهای روستایی متعددی با آرایش خطی در گره گاه های جاده سراسری و حوضه رودهای ناحیه شکل بگیرد. این بازارها بطور طبیعی، مکان مرکزی مجموعه ای از روستاها می باشند. بنابراین، تبدیل آنها به شهر نه تنها تحولات اجتماعی، اقتصادی و فضایی مهمی را در خود مراکز ایجاد می کند، بلکه حوزه نفوذ آنها را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. به منظور دستیابی به چنین جریانی، نخست از طریق پرسشنامه اثرات تبدیل مراکز روستایی به شهر را در خانوارهای ساکن در این مکان ها و همچنین روستاهای حوزه نفوذشان جویا شدیم و یافته های به دست آمده از جامعه آماری را از طریق روش اسپیرمن مورد بررسی قرار دادیم تا میزان بهبود در برخی شاخص های اقتصادی و اجتماعی برگزیده را مورد ارزیابی قرار داده و میزان همبستگی آنها را با شاخص هایی همچون میزان تمایل به ماندگاری در محل سکونت، ایجاد اشتغال و جذب بیکاران، بهبود وضع کشاورزی و میزان بهبود سطح زندگی و برخورداری از خدمات مورد بررسی قرار دهیم ضمن آنکه برای ارزیابی اثرات کالبدی و فضایی فرآیند تبدیل روستاها به شهر از اطلاعات میدانی و اسنادی از جمله نقشه ها و یافته های آماری و داده های ادارات و نهادهای محلی نیز استفاده شده است. نتیجه تحقیق، حاکی از تمرکز بیش از پیش جمعیت و فعالیت های تجاری و خدماتی در نوار باریک جاده سراسری می باشد که در نتیجه آن با به هم پیوستگی سکونتگاه های کنار جاده، کریدوری شهری در حال شکل گیری می باشد. ضمن آنکه، بافت متخلخل و پراکنده روستایی محدوده شهرهای جدید به سرعت با ساخت و سازهای شهری پر می شوند. اما با بهره گیری از مدل باغ- شهرها، می توان مصالحه ای بین فضاها و کارکردهای شهری و روستایی ایجاد نمود، به گونه ای که ضمن حفظ اراضی کشاورزی و فضاهای طبیعی، سکونتگاه های روستایی پراکنده را نیز از خدمات و امکانات زیربنایی و روبنایی شهری برخوردار نموده و در نهایت به یکپارچگی ساختاری- عملکردی رسانید.
خلاصه ماشینی:
"به منظور دستیابی به چنین جریانی،نخست از طریق پرسشنامه اثرات تبدیل مراکز روستایی به شهر را در خانوارهای ساکن در این مکانها و همچنین روستاهای نفوذ تا میزان بهبود در برخی شاخصهای اقتصادی و اجتماعی برگزیده را مورد ارزیابی قرار داده و میزان همبستگی آنها را با شاخصهایی همچون میزان تمایل به ماندگاری در محل سکونت،ایجاد اشتغال و جذب بیکاران،بهبود وضع کشاورزی و میزان بهبود سطح زندگی و برخورداری از خدمات مورد بررسی قرار دهیم ضمن آنکه برای ارزیابی اثرات کالبدی و فضایی فرآیند تبدیل روستاها به شهر از اطلاعات میدانی و اسنادی از جمله نقشهها و یافتههای آماری و دادههای ادارات و نهادهای محلی نیز استفاده شده است.
زیرا احداث شبکه معابر استاندارد،مکانگزینی عرصه مسکونی جدید برای جمعیت افق طرح هادی و پیشبینی کاربریهای نوینی همچون تأسیسات آب و فاضلاب، مکان دفع زباله،ورزشگاه،فضای سبز،بخش تجاری،پارکینگ و،غیره بناچار بخشهایی از اراضی زراعی و باغی داخل بافتهای مسکونی را مورد استفاده قرار میدهند که این روند در طرح هادی شهری شهرهای کوچک تالش توسعهیافته است.
چراکه رشد جمعیت،شهرگرایی و بازده نزولی کشاورزی،تعامل و پیوندهای روستایی-شهری بیشتری را در اقتصاد محلی ایجاب میکند و گرایشهای جاری در توجه به جریان افراد،پول و اطلاعات و همچنین الگوهای تنوعپذیری شغلی،دگرگونی- های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مهمی در روستاها ایجاد میشود که این امر بویژه در تنظیم سیاستهایی با هدف کاهش فقر و حمایت از نقش مثبت مراکز شهری در روند توسعه مناطق پیرامونی آنها به عنوان امری ضروری مورد تأکید قرار گرفته است."