خلاصه ماشینی:
"تأکید ما بر این است که در تحلیل ایدئولوژیکی انقلاب،اولا باید تعدد ایدئولوژیها و برنامههای سیاسی(و حتی تعدد ایدئولوژیهای اسلامی)را در نظر داشت؛و ثانیا توجه داشت که حتی ایدئولوژی اسلامی غالب و حاکم نیز-به اصطلاح ایشان-یک سیر«اپیزودی»را طی کرد،و در روند حوادث تحول یافت.
و نیز این کلیشهء معروف را که برخورد سرمایهء داخلی با سرمایهء خارجی از دلایل مهم انقلاب بود نباید جدی تلقی کرد:سرعت رشد اقتصادی چنان بود که سرمایهء خارجی جای سرمایهء داخلی را اشغال نمیکرد؛و بالا بودن ضریب شرکت ایران در بازرگانی بینالمللی(و نیز نرخ سرمایهگذاری خارجی)اساسا به این دلیل بود که(مثلا در سال 1356)24 میلیارد دلار-یعنی سی و پنج درصد درآمد ملی-ارزش صادرات نفت بود که به ارز خارجی دریافت میشد،و واردات مصرفی،تولیدی و نظامی زیادی را ممکن میکرد.
یکجا اعتصاب کردند و با خشم و قهر سقوط کامل رژیم را خواستار شدند؟ اینجانب در نوشتههای گوناگون خود(که ظاهرا در دسترس آقای معدل نبودهاند) به این سؤالات به دقت و با تفصیل پاسخ دادهام:استبداد تاریخی ایران(یعنی حکومت فردی به جای حکومت قانون)از اوایل سالهای 1340 تجدید حیات کرد؛و از قضا افزایش سریع و شدید درآمد نفت-که به صورت ارز خارجی یکجا به خزانهء دولت میرفت-در تقویت و تحکیم آن نقش بزرگی داشت.
یکی از ویژگیهای مهم این استبداد-یعنی حکومت فردی به جای حکومت قانون(که با دیکتاتوری مدرن یکی نیست)-این است که دولت را از جامعه(یا ملت)جدا میکند،و عموم طبقات را- به قول بیهقی،«از وضیع و شریف»،که البته بین خودشان هم برخورد وجود دارد-در برابر دولت قرار میدهد."