خلاصه ماشینی:
"و معلوم است که هیچ گاه برای آب صفت«بلند و مرتفع»به کار نمیرود بلکه گودی و عمق در آن مراد است و وصف آن به عمیق و گود میشود همچنانکه خود مترجم هم سمک را به نادرستی،ولی به تبادر صفت«عمیق»برای آب در ذهن خودشان عمق ترجمه فرمودهاند!!و هیچ گاه نمیگویند بالای این آب چقدر است به علاوه مگر برای آبی که باید کودک کاتولیک(با هر خرد و کلان کاتولیک)در آن تعمید داده شود عمق مخصوص و معینی فرض شده است که مؤلف فرانسوی-ایتالیایی(که احتمالا کاتولیک دو آتشه است)از آن بی اطلاع باشد؟البته مسلم است که جریر این بیت را در تعریض به اخطل مسیحی که بهعنوان«شاعر بنی امیه»مشهور شده و از تقرب فراوانی در نزد عبد الملک بن مروان برخوردار بوده در قصیدهء خود گنجانیده است و به حدس بعیدی ممکن است نظرش بر این بوده که آن زنان در نواحی مسیحی نشین سکونت ندارند این بیت از قصیدهء بسیار مشهور جریر است که بعضی ابیات آن در کتب ادب و بلاغت به شاهد آمده است و از جمله بیت معروف: الستم خیر من رکب المطایا و أندی العالمین بطون راح؟ و این قصیده را جریر در اولین باریابی که به پایمردی حجاج بن یوسف لعنة الله علیه نزد عبد الملک بن مروان یافت سروده و بر او خوانده است و در ضمن و اخطل مسیحی شاعر معاصر که رقیب خود او و فرزدق بود طعن میزند،و بیت نهم آن چنین است،که در مقام صله خواهی و«استجداء»میگوید: تعلل وهی ساغبة بینها بأنفاس من الشیم القراح [همسرم]خود گرسنه است و کودکانش را با همه گرسنگی که دارند با جرعههایی از آب خنک سر گرم میسازد[تا من از نزد خلیفه بر گردم و سور و ساتشان را با عطای خلیفه بر قرار کنم]."