خلاصه ماشینی:
"بعدها حضور کسانی مانند محمد علی جمالزاده و پس از اوبزرگ علوی به عنوان دو نویسندۀ شاخص و پرکار ایرانی در خارجاز ایران و نیز ابو القاسم لاهوتی(شاعر)در اتحاد شوروی،تقیمدرسی در امریکا و خلق آثاری ناموفق و نه چندان قابل مقایسه باآنچه در داخل ایران پدید میآمد،گروهی از منتقدان و بررسیکنندگانادبیات معاصر را بر آن داشت که نویسندۀ مهاجر را آدمی بریده ازریشه و فاقد مخاطب و ناقد راستین،تصور و در نتیجه قضاوت کنندکه ادبیات برونمرزی،دست کم در مورد زبان فارسی فاقد اصالت ومنتزع از جریان تکامل ادبی و زبانی سرزمین مادری است ونمیتواند بارآور و آفرینشگر و بالمآل همپای آنچه در داخل میگذردتصور شود.
بنابراین در چنین روزگاریکه انواع کتابها،نشریات،روزنامهها،رادیوها،تلویزیونها،فیلمها،وحتی نطقها و نمایشنامههای اعتراضی که در کشورهای مادر حقانتشار ندارند،از طریق شبکههای ارتباط جهانی در اختیار همگانباشد،دوری از وطن و مبادی زبانی و فرهنگی،معنا و مفهوم آشکاریندارد و تعبیری که یکی از شاعران و منتقدان برونمرزی به کار بردهو این مجموعۀ به ظاهر پراکنده را«کشور خارج از کشور»4نامیده،میتواند ناظر بر پیوستگی این گروههای پراکنده باشد و شاید بههمین دلیل باشد که برای مثال دو اثر اخیر تقی مدرسی نویسندهایرانی مقیم امریکا،یعنی آداب زیارت(1368)و حکایت آدمهایغایب(1368)با زبان و ترکیبی به مراتب زندهتر و عناصر فرهنگی وصحنههایی به واقع تازهتر از فی المثل شریفجان شریفجان(1344)وارائه شده است،برای آنکه در شرایط نوین جهانی و در این کشورخارج از کشور،او زبان و مخاطب خود را به راحتی در خیابانهایلوسآنجلس و واشنگتن و حتی در پسکوچههای تهران پیدا کردهاست."