خلاصه ماشینی:
"2 نمونه دیگر را در توصیف و تمجید امام نسبت به شهیدان میتوان یافت که آنان را نه قهرامانان میدان کارزار-که شاید کشتگانی از دشمن نیز با قهرمانی به قتل رسیده باشند-که عارفانی و اصل معرفی میکند و بدینگونه جهت میبخشد که عرفان حقیقی،میبایست در صحنه عمل اجتماعی و سیاسی خود را نشان دهد،حضرت امام در گرامیداشت یاد شهیدان حوزهها چنین فرمایند:«افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد، رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به مهمانی عرشیان رفتند و در جمع ملکوتیان،شعر حضور سوردند.
در فرازهایی از پیام امام بدین مناسبت چنین میخوانیم: «و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود،این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوهء دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خودداری میکنم،و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور-که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم-با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم،و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم،و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود."