چکیده:
در نگارش این مقاله،برای تجزیه و تحلیل عناصر داستان در دو اثر معروف نظامی،از الگوی پژوهشگر معاصر،جمال میرصادقی در کتاب«عناصر داستان»بهره گرفته شده است.این الگو یکی از کاملترین شیوههای تجزیه و تحلیل داستان به شمار میآید.با استفاده از الگوی موردنظر،شخصیت و شخصیتپردازی در منظومههای مذکور مورد بررسی قرار گرفته است.البته با توجه به اینکه بیشتر شیوههای موجود تجزیه و تحلیل داستان از الگوهای غربی اقتباس شده است،برخی از عناصر درا داستانهای کهن ادبیات فارسی کمتر مورد توجه واقع شده است.در این مقاله،پس از بررسی و شناسایی این دو عنصر،در دو داستان نظامی،مقایسهای اجمالی میان آنها انجام گرفته تا روشن شود نظلمی هنگام سرودن کدام اثر،توجه و تأمل بیشتری نشان داده است.طبق بررسیهای صورت گرفته،نظامی هنگام سرودن«خسرو و شیرین»به کیفیت عناصر و انسجام آن توجه بیشتری داشته که این امر در بخش شخصیتها،نمود بیشتری دارد.
خلاصه ماشینی:
"صدرا قائد علی دانشجوی کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند تحلیل شخصیت و شخصیتپردازی نظامی در دو منظومهء «خسرو و شیرین»و«لیلی و جنون» چکیده: در نگارش این مقاله،برای تجزیه و تحلیل عناصر داستان در دو اثر معروف نظامی،از الگوی پژوهشگر معاصر،جمال میرصادقی در کتاب«عناصر داستان»بهره گرفته شده است.
و در طرح شخصیت شاپور،دو حربهءمهم او یعنی مهارت در نقاشی و سخنوری مورد توجه او بوده است ولی در ورود شیرین بیش از هر صفتی به زیبایی و خوبرویی او،همچنین به گوشهای از صفت دلاوری او نیز توجه شده که مسلما این ویژگیها در اولین معرفی،ذهن خواننده را با حوادث بعدی و عملکرد قهرمانان در این حادثه آشنا میکند و در واقع پیشزمینهای ایجاد میکند.
پس چنین میتوان نتیجه گرفت که نظامی دو شیوه شخصیتپردازی یعنی ارائه صریح قهرمانان داستان را با ارئه شخصیتها از طریق اعمالشان تلفیق نموده و قهرمانان داستان را به خواننده معرفی کرده البته در این روش موفق بوده است.
ریاضتها و مجاهدتهای لیلی و مجنون که وادیهای سیر و سلوک عرفانی را به یاد میآورد،مطمئنا به سبب گرایشهای عارفانهء نظامی بوده است در تأیید این مطلب ذکر نکتهای،خالی از لطف نیست،جلال ستاری،محقق برجسته در این مورد گفته است: «عشق خاکساری و عشق شیفتگی هردو به اعتباری عرفانیاند،زیرا اولی زن را آنقدر آرمانی و مثالی میکند که معشوق به فرجام،انسانی فوق طبیعی و گاه ملکوتی و لاهوتی میشود."