چکیده:
تحقیق دربارهء فرهنگ و آداب و رسوم سرزمین ایران،ضمن آنکه بسیاری از نقاط تاریک ادبی را روشن میکند،از جهات مختلف و به دلیل گوناگون اهمیت دارد. در این میان،شناسایی فرهنگ عامه با استفاده از متن عربی،فواید فراوانی دارد که در این مقاله،به برخی از آنها اشاره شده است. مقالهء حاضر،پژوهشی است در فرهنگ عامیانهء اسلامی-ایرانی و آذربایجانی با رجوع به آثار(خمسهء)نظامی که پنج اثر گرانقدر او-مخزن الاسرار،خسرو و شیرین،لیلی و مجنون،هفتپیکر و اسکندرنامه-را در بر میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"بهرام گور برای هریک از هفت دختر،گنبدی بنا کرده بود و در هر روز هفته مطابق رنگ آن روز،به گنبد مخصوص میرفت و هر دختر برای او افسانهای تعریف میکرد: هفته را بیصداع گفت و شنید روزهای ستاره هست پدید (هـ 31/241) رنگ هر گنبدی،ستارهشناس بر مزاج ستاره کرد قیاس گنبدی کو ز قسم کیوان بود در سیاهی چو مشک پنهان بود و آنکه بودش ز مشتری مایه صندلی داشت رنگ و پیرایه و آنکه مریخ بست پرگارش گوهر سرخ بود در کارش و آنکه از آفتاب داشت خبر زر بود،از چه؟از حمایل زر و آنکه از زیب زهر یافت امید بود رویش چو روی زهر سپید و آنکه بود از عطاردش روزی بود پیروزه گون ز پیروزی و آنکه مه کرده سوی برجش راه داشت سرسبزی ز طبع هفت اختر بر کشیده برین صفت پیکر هفت گنبد به طبع هفت اختر (هـ 41/541-6) سهیل:عوام،رسیدن میوهها و رنگ سنگهای قیمتی را به سهیل نسبت میدادند: پای سهیل از سر نطع ادیم لعل فشان بر سر در یتیم (م 3/26) همچنین معتقد بودند که سهیل در یمن طلوع میکند،ادیمها را سرخ میسازد و بیرنگی آنها را میبرد: چون سهیل جمال بهرامی از ادیم یمن ستد خامی (هـ 31/67) روی منذر از آن نشاط و نعیم یافت آنچه از سهیل یافت ادیم (هـ 1/86) ماه و مروارید:مروارید دریا منسوب به ماه،و گوهر کان،منسوب به زهره است: از این سو زهره در گوهر گسستن وز آن سو مه به مروارید بستن (خ 9/131) آداب و رسوم اجتماعی و زندگی مردم یکی از راههای شناخت فرهنگ هر قوم،مطالعهء هنرها،شغلها،بازیها،جشنها و بهطور کلی،زندگی مردم است که تحت عناوین مختلف میتواند مورد بررسی و تفسیر قرار گیرد."