چکیده:
6-کمک شایان توجه به تبیینهای مختلف انسانی اجتماعی از طریق توصیف عمیق و همه جانبه که معمولا توصیف عمیق در روشهای تحقیق کیفی بیشترین نقش را دارد. 7-بحث تناسب معقول روشهای تحقیق کیفی با نگرشهای عمیق و راهبردی در سطح تحقیقات کلان و راهبردیبه نظر میرسد که اگر اقبال به پژوهشهای کمی غلظت و افزایش یابد،به نوعی گرایش به پژوهشهای کیفی کم شده و باعث میشود که پژوهشهای کیفی کمتر توسعه و گسترش پیدا کنند و طبیعتا محتوایشان ضعیف بشود.وقتی که محتوا ضعیف گردید احیانا نتایجی هم که ارائه میشود نتایج سودمند و قابل تاثیری نباشد و در نهایت نتوانند حمایت همه جانبه را نسبت به انجام پژوهشهای کیفی کسب کنند لذا ضرورت دارد اقبال به پژوههشهای کیفی صورت گیرد.تصور میشود که کلید یا بسترهایی از این فضای چالشانگیز و ابهامآلود میتواند بسترسازی،فرهنگآفرینی و شناسایی واقعگرایانه این روشها باشد.که نتیجه این خواهد شد که به تدریج ابعاد کارکردی روشهای تحقیق کیفی نمایان گردد.موضوعات قابل توجه برای اینکه روشهای تحقیق کیفی بتواند گسترش پیدا کند میتواند عبارت باشد از: 1-توسعه و گسترش سریع آموزش روش تحقیق کیفی در دانشگاههایی که دارای تحصیلات تکمیلی هستند. 2-زمینهسازی سودمند برای آموزش روش تحقیق کیفی در پژوهشگاههای اعتباربخشی به اکتشاف 3-پیچیدگی و تنوع مسائل اجتماعی و انسانی 4-نفی دیدگاهها و نظریات و فرا روایتها و تمرکز بر موضوعات مشخص و موردی که در طول زمان تحولات و تغییرات فراوانی یافته است. 5-تناسب بیشتر روشهای کیفی با بومیسازی نیازها و مسائل.
خلاصه ماشینی:
"همه اینها باعث شده که توجه بشود به اینکه بالاخره چهطور میشود با شمارش موارد اندک به یک سری تعمیمهای کلان برسیم؟من خیلی بیشتر از این وقت را نمیگیرم ولی مباحث دیگری که ما اینجا مورد نظرمان بود که خدمت شما عرض کنیم یک تغییر در مفهوم تعمیمپذیری داریم حالا اگر میخواهیم تعمیم را استفاده کنیم پس چه جوری استفاده میکنیم؟باید پرسشهای پژوهش را بحث میکردیم در اینجا،که به چه نحو باید انجام شود،بحث خود گردآوری دادهها است،که چه ملاحظاتی باید لحاظ بشود.
و بحث مهم مثلثسازی است در روش مطالعه موردی و البته کلا روشهای کیفی همه تکنیکهای بحث مطرح است که در پاسخ به این سوال که چه کنیم تا آن شخصی بودن ملاحظات ما در کار تحقیق کیفی کمتر و کمتر بشود و حداقل اعتبار درونی حفظ بشود،اگرچه اعتبار بیرونی و تعمیم در اینجا با محدودیت مواجه هست.
ممکن است مورد (Case) ،یک کشور باشد ممکن است یک کلاس باشد،یک مدرسه باشد،دادهها ممکن است صفت یک کشور،یک واحد تحلیل اجتماعی کلان باشد و اینجا ما تحلیل تاریخی موردی را اقامه میکنیم من مباحث فلسفیاش را در لابلای بحثم اشاره خواهم کرد که چرا به یک نوع تحلیل تاریخی میگویند اگر فرصت بکنم به این میپردازم اگرچه به دکتر گفته بودم بیشتر کاربردی بحث خواهم کرد حالا اگر سوالی باشد یا فرصت بکنم میگویم که چرا میگوییم تاریخی؟اما اگر دادههای ما دادههایی تاریخی باشند،مربوط باشند به چند تا واح کلان اجتماعی،دیتاهای تاریخی ناظر بر مورد محسوب میشوند دوستان مراد از کیس لزوما دولت ملت نیست."