خلاصه ماشینی:
"-مبارزه درازمدت چگونه میتواند به بهترین وجه آغاز شود؟ -مردم تحت ستم چگونه میتوانند اعتمادبهنفس و قدرت کافی برای اقدام به مبارزه علیه دیکتاتوری،فعلا در حدی محدود،به دست بیاورند؟ -ظرفیت به کارگیری عدم همکاری و مبارزهطلبی در مردم چگونه باید با گذشت زمان و تجربه افزایش یابد؟ -به منظور بازیافتن کنترل دموکراتیک بر جامعه و محدود کردن دیکتاتوری هدف مجموعههای محدود از مبارزات چه چیزهایی میتواند باشد؟ -آیا مؤسسات مستقلی وجود دارند که از دیکتاتوری جان سالم به در برده و امکان استفاده از آنان برای برقراری آزادی وجود داشته باشد؟ -کدام مؤسسات جامعه میتوانند بر کنترلهای دیکتاتور غالب شوند؟یا کدام مؤسسات باید دوباره به دست دموکراتها به منظور پاسخدهی به نیازهای آنان و تأسیس جو دموکراسی،حتی در صورت ادامه دیکتاتوری،ایجاد شوند؟ -قدرت تشکیلاتی چگونه میتواند در مقاومت توسعه یابد؟مشارکتکنندگان چگونه میتوانند آموزش ببینند؟ -چه نوع نمادهایی میتوانند به مؤثرترین روش تودهها را بسیج کنند؟ -از طریق چه نوع اقداماتی و در طی چه مراحلی منابع قدرت دیکتاتور میتوانند به صورت دائمی تضعیف شوند و در نهایت از بین بروند؟ -مردم مقاومتکننده چگونه میتوانند همزمان بر روی مبارزه پافشاری کنند و درعینحال انضباط لازم غیر خشونتآمیز را نیز رعایت کنند؟نظم اجتماعی چگونه میتواند در حین کشمکش حفظ شود؟ -وقتی پیروزی نزدیک است،مقاومتگران دموکرات چگونه میتوانند به ساختن پایههای سازمانی جامعه پسادیکتاتوری ادامه دهند تا گذار را تا آنجا که ممکن است هموار کنند؟ هر چقدر هم که راهبرد بزرگی که برای پایان دادن به دیکتاتوری و تأسیس دموکراسی توسعه یافته،هوشمندأنه و امیدبخش باشد،یک راهبرد بزرگ بهخودیخود انجام نمیشود."