چکیده:
در مراسمی که به مناسبت تجلیل
از آقای محسن کدیور در دانشگاه شهید
بهشتی برپا گردید، یکی از سخنرانان آقای
هاشم آقاجری بود که سخنان وی بازتاب
گستردهای در محافل فرهنگی و سیاسی
پیدا کرد. البته این سخنرانی از دو جنبه
سیاسی و اندیشهای برخوردار بود و ما در
اینجا تنها مباحث اندیشهای آن را
میآوریم. وی معتقد است برای اینکه دین به
جنگ علیه عقل و علم برنخیزد و روحانیون
تبدیل به یک طبقه حکومتی علیه ملت نشوند
و برای اینکه گوهر دین (ایمان) جای خود
را به ظاهرگرایی ندهد، باید نهاد دین از نهاد
دولت تفکیک شود. وی نهاد دین را یکی از
نهادهای جامعه مدنی میداند و تأکید میکند
که تشکیل قدرت و تداول دولت و
جهتگیری آن باید براساس ساز و کار
دموکراسی صورت پذیرد.
خلاصه ماشینی:
"ین وقتی که در کنار قدرت و ثروت مینشیند، حقیقت خود را از دست میدهد، چرا که مخاطب دین در مرتبه اول، دل و ضمیر و وجدان آدمی است و در مرتبه دوم اندیشه و تفکر و عقیده انسان و این دو جز بر بنیاد انتخاب و آزادی عمل نمیکند.
وقتی نهاد دین بر مسند قدرت مینشیند، به دینداران و روحانیان دگراندیش صرفا به عنوان یک آنتیتز نهادی نگاه نمیکند؛ زیرا مفسر دگراندیش میتواند با تفسیر نو و متفاوتی که از دین میدهد، عرصه حیات اجتماعی و تمام نهادهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را از خود متأثر کند.
برای اینکه دین به جنگ علیه عقل و اندیشه وعلم برنخیزد، برای اینکه روحانیت تبدیل به یک طبقه و بدتر از آن، تبدیل به یک کاست حکومتی علیه ملت نشود، برای اینکه هسته و گوهر دین، محورهای اساسی دینداری که همانا ایمان و اعتقاد آزادانه و داوطلبانه انسان به متعلق دینی است، جای خودش را به ظاهرگرایی، فرمالیسم، ریاکاری، مناسکپرستی عاری از حقیقت ندهد، نهاد دین باید از نهاد دولت تفکیک شود.
2. تردیدی نیست که مخاطب اصلی دین، دل و جان آدمی است؛ اما یک دین کامل که نمونه عالی آن اسلام است، برای تمام ابعاد فردی و اجتماعی انسان نیز برنامه دارد (شریعت)؛ بنابراین در دین همواره در کنار انتخاب و آزادی، الزامهایی نیز مطرح است که بدون آنها دینداری صورت نمیبندد.
6. ایشان اظهار داشته است که حوزههای قدرت، ثروت و علم و دین هرکدام منطق خاص خود را دارد و نباید از منطق یک حوزه برای حوزه دیگر استفاده کرد."