خلاصه ماشینی:
گر به زیارت آمدی حمدی و سورهای بخوان هو که به همّت توأم جان برسد به جاودان چون این غزل شورانگیز مولویوار،که شاید بازپسین آوای قو و آخرین شعر شهریار باشد،به دستم رسید،مثل اینکه دست به سیم لخت برق زدهام!تمام تنم لرزید و هوش از سرم پرید.
4 تماشاگران کنسرتهای«سوسن»که همانند«بز اخفش» سری تکان دادهبودند در راهروی تئاترهای لالهزار برای خریدن این شاهکار لایق جایزه نوبل!سرودست میشکستند و آن دیگری که بهکلی از دنیای شعر اطلاعی نداشت،تنها برای اینکه بین سرها،سری درآورد،هذیانی به نام«تهمت شاعری»به بازار عرضه کرد که پروین اعتصامی اصلا شاعر نیست و شاعری تهمتی است که بر او بستهاند.
نمونهاش شعر حافظ،شما نمیتوانید بگویید در: زهد من با تو چه سنجد که به یغمای دلم مست و آشفته به خلوتگه راز آمدهای تمایز این زبان،از زبان مبتذل روزمره،در توازن دو مصراع و برابری آنها با وزن:فعلاتن فعلان فعلات است که مثلا در زبان روزمره کسی به صورت موزون سخن نمیگوید،و نیز نمیتواند بگویید هماهنگی و تقارن قافیهء رازونیاز در طول غزل و...
16 وقتی محصل کلاس پنجم ابتدایی بودم(سال 1329 خورشیدی) قطعهء«گرگ و سگ»پروین اعتصامی و«چشمه و سنگ»بهار را در کتاب درسی خوانده بودم،بیاغراق عرض کنم که من در دنیای تخیلات خود،گرگ،سگ،چشمه و سنگ را موجودی جاندار و صاحبزبان مجسم میکردم و شاید آن زمان مفهوم حرفهای آنها را بیشتر از امروز میفهمیدم،زیرا کودکان چنین دنیایی برای خود دارند و شاید متعاقب همان دنیای بیریای کودکی است که بعدا در مقدمهء دیوان پروین نوشتم:«اگر مقدمهای از روانشناسی را خوانده باشیم،خوایهم دیدی که وقتی دخترگی ناز و کمسال، عروسک خود را قنداق میکند و بعد به حمام میبرد و حتی برایش عروسی میگیرد،در دنیای پاک و بیریای او عروسکش جان میگیرد و از یک کودک واقعی بیشتر به لالایی آن کودک نیاز دارد.