خلاصه ماشینی:
"هنگامی که ترکیه به فوریت با چند بحران در نزدیک مرزهایش مواجه میشود، هم در خاورمیانه و هم در بالکان،در واقع این کشور روند روبهافزایش جنبشهای ناسیونالیسم نژادی و جدایی طلب در شوروی سابق را با پریشانی قابل ملاحظهای دنبال میکند چرا که ترکیه با چنین تهدیدهایی مشابه و تنشهای شدید و یا حداقل بیثباتی منطقه در کنار مرزهای شمالی و شرقی روبهروست و بهطور مؤثر بیثباتی ترکیه را در برگرفته است.
بحرانهای داخلی جمهوریها و تنشهای نژادی داخلی که در چندین جمهوری شوروی سابق بشدت گسترش یافته ممکن است به ظاهر جابجایی و تغییر مصالح مبرم در بخشی از جهان در مقیاس وسیع به نظر برسد اما چنانچه نظم و صلح در آسیای مرکزی و قفقاز استقرار نیابد همهء ما شاید روزی با بیثباتی گسترده و خطرناک مواجه گردیم1غیر از مطالب بالا،اگر چنانچه بحران بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در مورد ناگورنو-قرهباغ همچنان داغ بود، خطر بزرگی بود که احتمالا ایران،ترکیه و روسیه را نیز دامنگیر آن بنماید به مانند آنکه حوادث افغانستان و یا تاجیکستان چنانچه از کنترل خارج گردند میتوانند یک منطقه را بیثبات گردانند؛بهعلاوه آنکه کشورهای همسایه چون ایران،پاکستان،قرقیزستان،ازبکستان، ترکمنستان و حتی دولتهای مختلف از قبیل روسیه،قزاقستان،ترکیه،هندوستان و چین به احتمال زیاد به لحاظ مسائل و دلایل گوناگون به معرکه کشیده شوند.
حمایت ترکیه برای مشارکت سیاسی این جمهوریها در سازمانهای منطقهای و بینالمللی براساس«یک استراتژی جهت پایان دادن به انزوای آنها و کمک به بهبود اقتصادی و ثبات سیاسی در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز»بنا شده است."