چکیده:
جایگاه خدای آتش در باورهای ایرانیان باستان از مراحل گوناگونی گذر کرده است.در متنهای دینی واژهی آتش همراه با صفات اتر و آذر آمده است.اتر را میتوان خدای توانای پاک معنی کرد و پیدایش و پیوند صفات اتر را برآمده از روندی دانست که به آمیختگی تدریجی باورهای هند و ایرانیان با ساکنان بومی نجد ایران و شیوههای زندگی اقتصادی و اجتماعی ایرانیان باستان منجر شده است.پیدایش دین زرتشت و نفوذ تدریجی پرستش اتر در این دین گویای دو نوع دگرگونی بود که یکی از آنها به دین یاد شده و دیگری به اسطوره موردنظر مربوط میشود.در یونان باستان نیز در دورههای مختلف از خدایان گوناگونی به عنوان خدای آتش نام برده میشود.نظیر:هفائیستوس،هلیوس خدای خورشید هیستیا،پرومتئوس:هدیه دهندهی آتش به انسان.نگارنده در مقالهی حاضر بر آن است تا به بررسی و تحلیل این خدایگان بپردازد.
خلاصه ماشینی:
ناشناختهها او را به مبارزه میطلبید و در آن زمان که هیچ علم و قانون تدوین شده و منطقیای وجود نداشت و هیچ منبع و مرجع موثقی برای پاسخ به سئوالات شناخته شده نبود او برای خود پاسخهایی بزرگ و با عظمت در قالب داستانها پیدا میکرد و اینچنین بود که جمعی از پندارها به صورت اسطورهها درآمدند این که این اسطورهها طی سالیان بسیار طولانی زنده نگه داشته شدهاند اهمیت اسطوره را برای ما مشخص میکند به قول ژان کوکتو(در پاسخ به پرسشی که سالها پس از مرگش به چاپ رسید گفت: «من همواره اساطیر را بر تاریخ ترجیح دادهام،زیرا تاریخ مرکب از حقایقی است که در نهایت دروغ از آب درمیآیند و اساطیر از دروغهایی ساخته شده اند که به مرور به حقیقت تبدیل میشوند».
کشف آتش یکی از مهمترین و حیاتیترین اکتشافات تاریخ زندگی بشر بوده است و به دلیل اهمیت حیاتی این اکتشاف،و نقش بسیار مهم و زندگانی بخشی که آتش در حیات بشر باستانی ایفا میکرده،ستایش و تقدیس آتش از همان دوران باستان رواج داشته و آتش در اغلب فرهنگهای اساطیری، موجودی مقدس و متعالی به شمار میرفته و ستایش میشده است.
یکی از دلایل احترام و تقدس آتش،در ایران باستان،این بوده است که آتش را همانند آب،مولد و موجد زندگی میپنداشتند و بر این باور بودند که وجود همه چیز به نوعی به آن وابسته است.