خلاصه ماشینی:
"این مقاله ضمن پرداختن به چگونگی انقباض و انبساط فضایی قلمرو ژئوپلتیک قدرتهای رقیب دوران جنگ سرد در آسیای مرکزی و قفقاز نقش ژئواستراتژیک محور مزبور را در ابعاد اقتصادی و نظامی و کارایی آن را در استراتژی به چالش کشیدن قدرتهای رقیب آمریکا و نیز عملیات افغانستان مورد ارزیابی قرار میدهد.
زیرا تماس جغرافیایی و پیوندهای ژئوپلتیک گستردهتری دارند ولی ترکیه وضعی مشابه آنها ندارد و تنها نسبت به قفقاز از وضع مشابه برخوردار است و بازیگری آ در منطقه خزر و آسیای مرکزی فاقد پشتوانه ژئوپلتیکی قابل اعتنایی میباشد و بنابراین نقش آن در مناطق مزبور به نوعی منعکس کنندهء سیاست زیادهطلبی و جستجوی برتری منطقهای تلقی میشود.
به عبارتی حضور نظامی،ارتباطی و اقتصادی خود را مورد توجه قرار داده است،برنامهء بین منطقهای کمیسیون اروپایی موسوم به«تراسکا»1که در سال 3991 در بروکسل با حضور وزرای تجارت و حمل و نقل آسیای مرکزی و قفقاز شکل گرفت و در 8 سپتامبر 8991 در اجلاس باکو با امضای موافقتنامه چند جانبه اصلی حمل و نقل بین المللی برای توسعه دهلیز اروپا-قفقاز-آسیا توسط مقامات ارشد کشورهای آذربایجان،بلغارستان،قرقیزستان،تاجیکستان،ترکیه،اوکراین، ارمنستان،قزاقستان،مولداوی و ازبکستان به تکامل رسید و بر جابجایی مسافر،کالا،کانتینر و انرژی توسط اتومبیل،راهآهن،کشتی،هواپیما و خطوط لوله تأکید داشت نمونهء توسعهء پیوندهای ژئوپلتیکی و گسترش حوزهء نفوذ اروپا در محور مزبور است که به نظر میرسد با استراتژی مشارکت و تعامل دو جانبه با بازیگران محلی انجام میپذیرد.
اول اینکه نفوذ و حضور آمریکا در منطقه بعد از 11 سپتامبر در حوزههای اقتصادی،سیاسی و امنیتی زمینهسازی و فرصتسازی مناسبی برای در اختیارگیری محور قفقاز-آسیای مرکزی جهت بهرهبرداری ژئواستراتژیک فراهم نمود و این عامل روند مزبور را تسهیل کرد."