چکیده:
مفهوم امنیت در دوران پس از جنگ سرد به دلیل تغییر ماهوی شرایط و تفوق پدیده جهانی شدن،ابعاد تازه و گستردهای به خود گرفته است.گرچه برخی امنیت را به صورت سلبی(فقدان تهدید)تعریف میکنند اما این تعریف سنتی امروزه با این نقد که این نگرش نظامی گرایانه توان تحلیل همه جانبهء مسائل امنیتی جهان را ندارد،مورد چالش قرار میگیرد.در مطالعات امنیتی جدید،ابعاد متعددی به مفهوم امنیت افزوده میشود و امنیت به مفهومی«چندبعدی»تبدیل شده است که از مباحث زیست محیطی و اقتصادی گرفته تا تهدیدات نظامی را شامل میشود.مفهوم امنیت حتی از این نیز فراتر رفته و نه به عنوان یک مفهوم ثانوی که تابع متغیرهای قدرت بوده و به تبع تحولات بین المللی دستخوش تحول میشود،بلکه به عنوان یک متغیر مستقل در گفتمانهای سیاسی جدید مورد بررسی قرار میگیرد.مقالهء زیر مباحث فوق را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"منطقه قفقاز را از نظر امنیتی بسیار شکننده کرده است.
به ویژه دو جمهوری گرجستان و آذربایجان از روسیه و جامعه کشورهای(همسود) (CIS) و از سوی دیگر زمینه را برای حضور بازیگران جدید،به ویژه ایالات متحده آمریکا و ناتو،مهیا کرده
برای این منطقه که از یک سو محل تلاقی منافع آن با ایران و از سوی دیگر با ترکیه و سایر
جغرافیایی شوروی سابق به عنوان عرصه منافع امنیت ملی روسیه نام برده شده است.
کاستیهایی که سیاست روسیه در منطقه دچار آن شده است که خود معلول شرایط نوین و
آمریکا به کشورهای منطقه را بیشتر نموده و این کشور دستیابی به منابع انرژی و حضور در
افزوده و موجب رقابت برخی از قدرتهای اقتصادی برای تسلط بیشتر بر منابع انرژی شده است.
راه رساندن نفت و گاز به سایر مناطق دنیاست که این خود وضعیت سیاسی منطقه را پیچیدهتر
ظاهر آمریکا تلاش میکند تا روسیه را در سیاستهایش در این منطقه با خود همراه سازد،اما در
نفوذ ایران و روسیه را خطری برای منافع درازمدت خود در منطقه تلقی میکند.
کشورهای این منطقه برای دستیابی به منافع خود به ترکیه کمک کند تا حضور و نفوذ این کشور
همسایگان بلافصل و رقابت کشورهای منطقه برای توسعه حوزهء نفوذ خود در قفقاز و نهایتا
تردیدی نیست که منطقه قفقاز با این شرایط فاصله زیادی دارد اما آنچه که ما باید در
آغاز آن را مورد تحلیل قرار بدهیم این است که فاصله منطقه تا مرحله دستیابی به یک امنیت"