چکیده:
روش تحلیل پوششی دادهها، از طریق مقایسه نسبی بخشهای اقتصادی و براساس مقادیر
دادهها و ستاندههای آنها به برآورد مقادیر کارایی و بهرهوری میپردازد. در این
روش به کمک دادههای ارائه شده، مرزی به نام ”مرز کارائی“ در نظر گرفته میشود که
تمام بخشهای مورد بررسی، با این مرز بهینه مقایسه میشوند.
با استفاده از آمارهای مربوط به ارزش افزوده، بهرهوری بخشهای مختلف اقتصادی
محاسبه میشود. نتایج نشان میدهد که اگر چه در مجموع روند بهرهوری اقتصادی کشور
با روند خفیفی افزایش یافته است لیکن عملکرد کلی بسیاری از فعالیتهای اقتصادی با
توجه به منابع مادی و انسانی قابل توجهی که در اختیار داشتهاند قابل توجیه
نمیباشد. در این زمینه بخش خدمات بهدلیل گسترگی دامنه فعالیتها و خیل عظیم
نیروهای شاغل، از مشکلات بیشتری رنج میبرد. رشد مداوم و پویایی بخش خدمات، مشخصه
عمدة نظامهای اقتصادی موفق و توسعه یافته در دنیای معاصر میباشد. بنابراین
بیتوجهی به مسائل و مشکلات این بخش نظیر پایین بودن بهرهوری نسبی علاوه بر اینکه
بسیاری از فرصتهای رشد و توسعة اقتصادی را سلب مینماید میتواند زمینهساز بسیاری
از مشکلات و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در آینده باشد.
This paper intends to improve our understanding of productivity growth performance in Iranian economy during the past three decades. This carried out by focusing on the role of resource reallocations between sectors and its contribution to aggregate productivity growth by using DEA approach.
DEA lends itself naturally to economic sectors performance because of its employment for assessing relative performance of sectors using various inputs to produce outputs. DEA is an ideal method to measure efficiency relative to the best performing sector. This allows us to identify efficient and non-efficient sectors and driving factors determining the efficiency of sectors. To do so، DEA calculates an efficiency score for each sector and generates a best practices frontier.
To get this، in this study، TFP analysis is done by using value added data for each sector in Iranian economy. By analysing data we find that TFP changes for all economic sectors has been roughly increased during the period of study but the service sector situation is unsatisfactory. However، because of the role of service sector in economic growth and development process more attention is needed. Furthermore، the potential for improvements in productivity growth in service sector through increased use of ICT is still possible.
خلاصه ماشینی:
"کوچک بودن اراضی و زمینهای زیر کشت کشاورزان که خود مانعی جهت استفاده بهینه از تجهیزات و امکانات و ماشینآلات جدید و به تناسب، کاهش بسیاری از هزینهها میباشد، از جمله مسائل اصلی بخش کشاورزی کشور است که با وجود اینکه طی سالهای جدول 1- متوسط تغییرات بهرهوریکل عواملتولید و اجزای آن در بخشهای اقتصادی کشور طی سالهای 79-1345 ردیف بخش تغییرات کارایی فنی تغییرات کارایی تکنولوژیکی تغییرات کارایی مدیریتی تغییرات کارایی مقیاس تغییرات بهرهوری کل عوامل 1 کشاورزی 007/1 986/0 003/1 003/1 992/0 2 نفت و گاز 1 974/0 1 1 974/0 3 صنعت 032/1 975/0 024/1 007/1 006/1 4 آب و برق 056/1 951/0 1 056/1 005/1 5 ساختمان 979/0 979/0 1 979/0 959/0 6 حمل و نقل 071/1 97/0 066/1 005/1 039/1 7 سایر خدمات 041/1 967/0 041/1 1 007/1 میانگین 026/1 972/0 019/1 007/1 997/0 *مقادیر محاسبه شده مربوط به نتایج حداقلسازی نهادهها روش تحلیل پوششی دادهها میباشد.
درحقیقت چون ستانده بخش خدمات معمولا بهصورت نهاده در فعالیتهای تولیدی دیگر بخشها مورد استفاده قرار میگیرد اثرات آن با وقفه زمانی و در دورههای بعد نمود پیدا میکند و بر همین اساس ممکن است آثار و نتایج بخشی از تحولات صورت گرفته در بخش خدمات در زمان سرمایهگذاری و یا بهبودهای فنی به سرعت قابل ملاحظه نباشد و بهتدریج و در دورههای بعد آثار واقعی و کامل آنها، آن هم در جای دیگری مانند صنعت ظاهر شود."