چکیده:
در قرائت جدید از نوسازی، از جمله، به فرهنگهای بومی و نقش مذهب
توجه جدی شده است. ازاینرو، باید بررسی کنیم کدام قرائت از شیعه و اسلام
میتواند با نوسازی، در این مفهوم، موافق و همساز باشد. قرائت اعتدالی امام
خمینی قدسسره از شیعه، با پذیرش سه عنصر «ولایت فقیه»، «مصلحت» و
«مشروعدانستن عقل جمعی در تعیین مصلحت»، بهترین تفسیر برای همگامکردن
دین با فرآیند نوسازی مدرن است.
خلاصه ماشینی:
"قرائت اعتدالی امام خمینی قدسسره از شیعه، با پذیرش سه عنصر «ولایت فقیه»، «مصلحت» و «مشروعدانستن عقل جمعی در تعیین مصلحت»، بهترین تفسیر برای همگامکردن دین با فرآیند نوسازی مدرن است.
کسانی که این نگرش را پذیرفتهاند معتقدند مبانی فقهی شیعه، افزون بر اهداف، متعرض برخی جزئیات و راهکارها برای ساماندهی دنیای مردم نیز شده است؛ اما در عین حال، فقیهان شیعی دارای مکانیسم لازم برای بازبینی دوباره این راهکارها براساس مصالح و اهداف کشور میباشند.
به اعتقاد این گروه، در این مکانیسم که براساس اجتهاد و بازبودن باب علم طراحی شده است، نقش عقل به عنوان یکی از منابع استنباط احکام و همچنین بنای عقلا و عرف (در تعیین مصادیق) از جایگاه ویژهای برخوردار است و از «مصلحت» به عنوان ملاک احکام نام برده میشود.
آنها معتقدند بخش وسیعی از راهکارها در حوزه «ما لانص فیه» یا «منطقةالفراغ» قرار دارد که از جانب شرع به عقل آدمی و بنای عقلا واگذار شده است و این امر کارآیی و نقش عقل و متخصصان را در روند توسعه براساس مصالح اجتماعی افزایش میدهد.
2. نویسنده، بدون یک تحلیل انتقادی از نظریههای جدید نوسازی، آن را مسلم میپندارد و میکوشد نشان دهد که دیدگاه امام خمینی قدسسره با این قرائت از نوسازی، هماهنگ و جمعپذیر است؛ حال آنکه انقلاب اسلامی ادعایی فراتر و ژرفتر دارد و در صدد ارائه تعریف و تئوری جدیدی برای نوسازی، و انتقاد از هرگونه طرحی برای حیات انسانی است که اخلاق، معنویت و سعادت حقیقی و جاودان بشری ــ به عنوان اصلیترین عنصر توسعه انسانی ــ در آن نادیده انگاشته میشود."