چکیده:
در گذر از سنت به مدرنیته یک گسست معرفتی رخ میدهد؛ بهطوری که همه واژهها
معنای جدیدی پیدا میکنند. در این میان، دین سنتی نیز کاملا از دین مدرن متمایز میشود. در
دوران سنت، دین را جامع و کامل میدانستند تا به همه سؤالات بشر پاسخ میگوید، ولی دین
در دوران مدرن، تنها عهدهدار عبودیت و بندگی خالصانه است و به حوزه خصوصی رانده
میشود. پروژه روشنفکری دینی در سالهای اخیر معرفی و تحقق همین دین جدید بوده است.
این سخنرانی در سال 77 و در اردوی دفتر تحکیم وحدت انجام شده است.
خلاصه ماشینی:
"انسان سنتی هیچگاه نمیپرسد که سنت چیست؟ موقعی که از سنت عبور میکنیم، وارد دوران مدرن میشویم، سؤال میکنیم که سنت چیست؟ همینطور اینکه امروز میپرسند مدرنیته چیست به معنای دوری از مدرنیته و زیر سؤال بردن مدرنیته است و به این موقعیت پستمدرن گفته میشود.
اما پروژهای که امروز در جامعه ما، روشنفکری دینی به دنبال آن است کاملا با آن پروژه تفاوت دارد و دینی به وجود میآورد و فهمی از دین ارائه میکند که این فهم با آن دین سنتی کاملا تفاوت دارد.
امروز در این پروژه گفته میشود که مدیریت دینی وجود ندارد؛ مدیریت یک فن است، همانطوری که رانندگی و خیاطی یک فن است و میگویند مدیریت دو جزء دارد: جزء معرفتی و جزء مهارتی.
ببینیم گوهر دین چه بوده است؟ در این پروژه جدید گفته میشود که دین را خدا فرستاده و ذات دین برای عبودیت و بندگی است و این دین جنبههای اجتماعی ندارد.
در این پروژه جدید، کلیه ابعاد سیاسی و اجتماعی دین کنار گذاشته میشود و نفی میشود و گفته میشود که دین اصلا برای حکومت نیامده است، بلکه آمده است تا بین انسان و خدا، رابطه برقرار شود.
یعنی یک انسان دیندار، کسی است که در رابطه مؤمنانهای که با خدا برقرار میکند، دارای تجربه دینی و عرفانی میشود و میتواند امر قدسی را تجربه بکند و خود دین هم در تلقی جدید، همین معنا را پیدا میکند؛ یعنی دین، تجربه امر قدسی بر پیامبر گرامی اسلام است."