چکیده:
: از تفاوتهای تکوینی زن و مرد، نمیتوان اخلاق یا حقوق ویژه زنان یا مردان را
استنباط کرد. به دلیل بیتوجهی فقیهان به روند اصلاحاتی که پیامبر اسلام در مورد زنان
پیگیری میکرد، هر چه از منابع اولیه اسلامی به سمت آرای عالمان دینی و فرهنگ جامعه
اسلامی پیش میرویم، تلقی از زنان منفیتر میشود. امروز فمینیسم در جنبش سیاسی و
اجتماعی خلاصه نمیشود، بلکه به حوزههای معرفتشناسی، روانشناسی، وجودشناسی و
حتی فلسفه علوم طبیعی کشیده شده است.
خلاصه ماشینی:
"در مورد این سخن، نکات فراوانی وجود دارد که چند مورد را یادآور میشویم: الف) روشن است که از گزاره اول ـ یعنی عدم استنتاج تفاوتهای ارزشی از تفاوتهای تکوینی ـ نمیتوان گزاره دوم ـ یعنی فقدان اخلاق یا حقوق ویژه زنان یا مردان ـ را نتیجه گرفت.
تردیدی نمیتوان داشت که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله ، بر طبق سیر تدریجی نزول وحی، در مورد زنان، همچون سایر ابعاد اجتماعی، به ابلاغ قوانین الاهی و اصلاح مناسبات اجتماعی اقدام ورزیده است، ولی معلوم نیست که جناب آقای ملکیان از کجا استنباط کردهاند که این قوانین و اصلاحات به سمت مشابهسازی وضعیت حقوقی زنان و مردان بوده است؟ بر عکس، با ارائه قرائن متعددی میتوان نشان داد که در نظام حقوقی اسلام، با توجه به دو عنصر «عدالت» و «تناسب»، جایگاه حقوقی زنان و مردان، با حفظ مشابهت در بسیاری از موارد، در برخی موارد نیز متفاوت تعریف شده است و جهتگیری نزول تدریجی وحی نیز به سمت استقرار همین نظام حقوقی بوده است.
اولا، چگونه میتوان گفت که «تنها دلیل قابل دفاع» همین است؟ آیا ایشان دلایل مختلف را استقرا کرده و اثبات نموده است که سایر ادله قابلدفاع نیستند؟ برای نمونه، آنچه در تفکر شیعه، از آغاز، در مورد تطبیق قواعد کلی بر حوادث و شرایط زمان در اجتهاد گفته شده است، چرا نمیتواند دلیلی بر تقلید از مجتهد زنده باشد؟ وانگهی تصویرهای کاملا متنوعی از ضرورت حضور فقه در عرصه تحولات زمان میتوان ارائه کرد که در مجموعه مباحث ایشان کمتر مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است."