چکیده:
اسلام به طور کامل با حقوقبشر همخوانی دارد و اگر احیانا تعارضی دیده میشود،
بایستی در قرائت از اسلام و یا برداشت از حقوقبشر شک کرد. ما با نگاه آکادمیک و بدون هرگونه
پیشفرضی به این موضوع مینگریم. در حوزه علمیه، در نگاه به قرآن، نبوت، خاتمیت، اسلام و
مقتضیات زمان و مسائل دیگر، نظامهای فکری نوینی در حال شکلگیری است.
خلاصه ماشینی:
"اگر قرار است در حوزه علمیه شیعه، در باب حقوق همان سخنانی گفته شود که در یک دانشگاه سکولار نیز گفته میشود، پس چه دلیلی وجود دارد که سرمایههای فراوانی به نام دین و روحانیت برای آموزش حقوق غربی به طلاب صرف گردد؟ بیتردید انگیزه اولیه تشکیل مؤسسات دینی، آموزش و پژوهش علوم انسانی دینی بوده و هست تا علوم انسانی غرب را از پایههای سکولار و مادی پیراسته دارند و دانشهای دینی متناسب با جامعه اسلامی و حکومت دینی فراهم آورند.
اینکه گفته شده است «بسیاری از علمای حوزه علمیه توانستند به یک نظام فکری منسجم و متفاوت از قرائت متداول دست یابند»، منظور از «بسیار» چه کسانی هستند؟ و آن «نظام فکری منسجم» اشاره به کدامین کتاب یا متن علمی است؟ گفته شده است که در حوزه علمیه قم «در نگاه به قرآن، نبوت، خاتمیت، اسلام و مقتضیات زمان و مسائل دیگر، نظامهای فکری دینی در حال شکلگیری است.
اینکه جناب الهی استنباط کرده است که «اعطای جایزه صلح نوبل به یک مسلمان، به این معناست که دنیا پذیرفته اسلام هیچ گونه مخالفتی با محتوای حقوقبشر ندارد»، با کدامین معیار منطق و استنتاج سازگار است؟ کسی که نه به عنوان یک متفکر یا صاحب نظر اسلامی مطرح بوده است و نه در طول فعالیتهای علمی و اجتماعی خویش، وفاداری و تعهد خود را به موازین اسلامی اثبات کرده است، چگونه به یکباره به عنوان الگو و نمونه یک اندیشمند مسلمان تلقی میشود و رای او را با اسلام برابر میگیرند؟"