چکیده:
در این گفتوگو ضمن نفی عقلانیت مدرن یا ثنویت دکارتی (جدایی ذهن و عین) در
باب معرفتشناسی و اثبات حقانیت «عقلانیت وحیانی» که درک حقایق هستی از طریق یگانه
شدن فاعل شناسا با موضوع شناسایی است، چنین ادعا شده که مشکلات جهان مدرن در اثر
همین «دوگانهبینی ذهن و عین» بوده است و برای رهایی از این مشکلات و رسیدن به حقائق
جهان هستی باید به عقلانیت وحیانی رو آورد.
خلاصه ماشینی:
"درست است که خداوند واقعیتی شعورمند و مستقل از ذهن بشر و پیش از پدید آمدن انسان در کار آفرینش بوده و هست؛ اما آگاهی ما درباره جهان و خدا و پیامهای الاهی که به نام دین و یا معارف وحیانی شناخته میشود، بدون دخالت فعال و خلاق نیروی خرد تولید نمیشود.
به رغم آنکه محور اصلی سخن، نفی مبنای معرفتشناختی مدرنیسم یا ثنویت دکارتی (جدایی ذهن و عین) بوده است، اما دلیل روشن و قابل قبولی برای رد آن ارائه نشده است و از طرف دیگر استدلال محکمی نیز برای اثبات مبنای پذیرفته شده در زمینه عقلانیت وحیانی و معرفتشناسی بیان نگردیده است.
3. این سخن که «از دیدگاه قرآن برای فهم جهان تنها یک منبع وجود دارد و آن خرد و عقل است»، شاهدی در قرآن ندارد؛ بلکه به عکس باید گفت بسیاری از آیات قرآن صراحتا بر این نکته تأکید دارد که تعالیم الاهی که در قالب وحی به پیامبران تجلی پیدا میکند، خود منبعی مستقل برای شناخت حقایق هستی به شمار میرود.
این نظریه که حقیقت وحی ارتباط شعور آدمی با شعور فراگیر در جهان و طبیعت است و محتوای آن حاصل تعامل پرسشهای پیامبر با حقیقت هستی است، نه تنها دلیل و استدلالی را دربرندارد، بلکه با تصویری که تجربه کنندگان حقیقی وحی (پیامبران) ارائه دادهاند نیز مغایرت دارد."