چکیده:
هدف اصلی ریچارد رورتی فیلسوف پست مدرن آمریکایی آن است که لیبرالسیم را به گونهای که با اندیشههای پست مدرن در عصر تکثر و عدم ایفان سازگار جلوه کند. همانند سایر متفکران پست مدرن،وی بر آن است که مفاهیم بنیادین سنتی فلسفه مانند «حقیقت محض»،«طبیعت انسان»یا«طبیعت جهان»تصنعی هستند.اما به نظر او،این تمایل به ساختارشکنی در اندیشه پست مدرن،نباید نشانه«عدم مسئولیت اخلاقی»تلقی شود. دغدغه رورتی حفظ فرهنگ لیبرالی حقوق بشر و مدار است،اما میکوشد که این فرهنگ را بدون ارجاع به مفاهیم سنتی فلسفه غرب پاس بدارد.وی بدینمنظور پراگسماتیسم خاص خود را مطرح میکند که دربرگیرندهی سه نکته اصلی است:الف)رد نظریهی معرفتی بازنمایی،ب)عقلانیت مبتنی بر حسن جمعی همبستگی،و ج)نفی بنیانگرایی در پذیرش دیدگاههای اخلاقی و سیاسی و به ویژه لیبرالیسم.در حوزه اندیشه سیاسی،رورتی هواخواه نوعی لیبرالیسم معطوف به قاعده است که هدفش در حوزهی علمی اجتناب از ستم و تحقیر دیگران،و در حوزه خصوصی تسهیل خودآفرینی است.البته دیدگاههای رورتی در همهی این زمینهها با چالشهایی جدی از سوی منتقدانش مواجه شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"هدف اصلی ریچارد رورتی فیلسوف پست مدرن آمریکایی آن است که لیبرالسیم را
چه مبنایی برای لیبرالیسم میتوان جست؟و در پاسخ بدین سؤال است که"ریچارد رورتی"
«همبستگی»2مفهومی کلیدی در دیدگاه فلسفی و اخلاقی رورتی است.
در زیر دیدگاههای فلسفی و سیاسی ریچارد رورتی را مورد بررسی قرار میدهیم.
با توجه به آنچه رورتی در رد نظریهی بازنمایی مطرح میکند،نهایتا معتقد است که ما باید
ethnocentrism قضیهیی اخلاقی یا علمی است که برای جامعهای ما قابل توجیه باشد.
عقلانیت محصول جامعه است و از آنجا که در جهان جوامع متفاوتی وجود دارند،نیتهای
circularity فلسفی بنیان این سنتها هستند یا اینکه اصلا بنیانی فلسفی برای آنها وجود دارد یا خیر.
برای توجیه آنها؛توجیه این ارزشها از خود آنها میآید و بس.
رورتی مدعی است فلاسفه لیبرال دموکراسی ممکن است
دریابیم میان آن دیدگاههای فلسفی و این برداشت از لیبرالیسم چه نسبتی برقرار است.
اخلاقی در جهان خارج نمیتوان سخت گفت و اگر ما برای اثبات دانستههای خود راهی جز
irony را میتوان به طعنه،ریشخند و طنز نیز ترجمه کرد و طبیعتا ironist اسم فاعل برای کسی است که چنین
در وجود او نهاده شده است:نیاز به ساختن خویشتنی برای خویشتن از طریق باز توصیف این
علاوه تحقیر دیگران سبب میشود که توان آنها برای بازتوصیف و معنا بخشیدن به خویشتن
تحقیر در حوزهی عمومی از آن جهت قبیح است که تصویر فرد از خویشتن را مخدوش
درخور برای دعاوی پست مدرنیسم فراهم آورند اما رورتی تلاش میکند تا مشکل را دور
بهره میبرند،جایگاه ویژهای در میان متفکران لیبرال برای او فراهم آورده است."