چکیده:
جایگاه ابوحاتم اسفزاری و ابن خمار در سنت آثار علوی در دوره اسلامی
یونس کرامتی ص 105
رساله آثار علوی ابوحاتم اسفزاری (د. ح. 506-513 ق دربردارنده برخی از دیدگاه های ارسطو (384-322 ق.م) است که در روایت عربی آثار علوی وی دیده نمی شود؛ زیرا ابن بطریق، پدیدآورنده روایت عربی این اثر، برخی جاهای کتاب را ترجمه نکرده و در ترجمه برخی جاهای دیگر نیز خطاهایی شگرف مرتکب شده است. اسفزاری همچنین به نکاتی اشاره می کند که در هیچ یک از دو روایت یونانی و عربی نیامده است. از این رو به نظر می رسد وی افزون بر بهره گیری از این ترجمه مخدوش، به منابع دیگری که به نحوی با روایت اصلی کتاب ارسطو مرتبط بوده اند، دسترسی داشته است. احتمالا یکی از این منابع، رساله الآثار المخیله فی الجو الحادثه عن البخار المائی ابن خمار (زاده 331ق) بوده است. آثاری که بعدها دانشمندان ایرانی در این باره نوشتند، به نحوی چشمگیر از آثار علوی اسفزاری تاثیر پذیرفته است.
خلاصه ماشینی:
"در این میان بسیاری از دانشمندان دورهء اسلامی که از آشفتگی روایت عربی ابن بطریق آگاهی نداشتند،آنچه را که در این ترجمه آمده بود، سخن خود ارسطو میپنداشتند درحالی که گاه هیچ ربطی بدان نداشت و چه بسا مخالف دیدگاههای وی در این کتاب و دیگر آثارش بود.
گذشته از این،به نظر میرسد که ابن خمار به روایت سریانی کتاب تئوفراستوس دسترسی داشته و بعید نیست که مترجم ناشناس رسالهء تئوفراستوس،همو باشد،چه به گفتهء ابن ندیم(ص 562)وی کتاب الآثار العلویة را به عربی ترجمه کرد(ابن ندیم از مؤلف این اثر یاد نکرده است.
مروزی(ص 78-09)همچنین گاهی بدون اشاره به نام اسفزاری از آراء او بهره برده است،از جمله در مورد رعدوبرق آراء ابن سینا در الشفاء(«المعادن»، ص 86-96)،النجاة و دانشنامهء علایی(ص 27-37)و نیز نظر اسفزاری(ص 61-71)را نقل کرده و در نتیجه سه توجیه برای پدید آمدن رعد و دو توجیه برای پدید آمدن برق آورده و نیز آراء این دو دربارهء زودتر حسشدن برق را باهم تلفیق کرده است.
به نظر میرسد کهانگیزهء ابن سهلان در انتقاد از اسفزاری-برخلاف تأکید خود وی-نه«دلسوزی برای علم»، بلکه بیارزش نشان دادن کار اسفزاری در مقابل کار خود بوده است؛زیرا اسفزاری تقریبا پنجاه سال پیش از ابن سهلان کتاب خود را به دربار سلجوقیان اهدا کرده بود و طبعا ابن سهلان هنگام نگارش الرسالة السنجریة و اهداء آن به سلطان سنجر سلجوقی نخست باید لزوم نگارش رسالهء فارسی دیگری دربارهء آثار علوی را ثابت میکرد، زیرا به گفتهء خود ابن سهلان(ص 3)«خزانهء کتب پادشاه عالم،از کتابهایی که تصانیف دیگران است،خود معمور است»."