چکیده:
معناگرایی امری فطری است و روح جستجوگر انسان در هر برههای از زمان طالب آن بوده است.کارکرد شریعتهای آسمانی،غفلتزدایی از انسان مادی و هدایت و رستگاری آنها از طریق انبیا و در قالب تنسیق احکام است، که رهآورد آن،ورود به عالم معناست.انسان برای شناخت وظایف خود نیاز به علائم راهنما دارد و کلام نورانی انبیا و اوصیا بهترین راهنمای او است و از آنجا که این بزرگان به سرچشمههای نور وصل هستند،انسان را به نور و عالم معنا هدایت مینمایند.
ائمه اطهار علیهم السلام منابعی نورانی هستند که اگر انسان در پرتو این نورانیت قرار گیرد بیشک به مقصد نهایی و عالم معنا راه پیدا میکند.ایمان،عبادت و شهود آنها،همه نشان از آنقطاع از عالم ماده و وصل به عالم معناست.آنها از هیچ کوششی برای منتقل کردن این معنویت به جامعه فروگذار نکردهاند. گاهی با تفسیر آیات،سعی در نفی امتیازات پوشالی در جهت تحقق عدالت اجتماعی میکوشند و گاه مبارزه با بدعتها و کجرویها سرلوحهی کار آنها میشود و با بازخوانی ارزشهای معنوی و نفی رفاهطلبی،همچون پیامبر صلی الله علیه و آله،سعی در سوق دادن جامعه به سوی عالم معنا دارند.آنها حتی در امر حکومتداری نیز عنصر اصلی حکومت خود را ارزشهای معنوی و رضای خدا قرار میدهند و فقط در راستای آن قدم برمیدارند.بنابراین تمام فعالیتهای ائمه علیهم السلام،اعم از علمی،فرهنگی،عبادی و سیاسی تحت احاطهی این عنصر بوده و حکومت را وسیلهی ارزشهای الهی و معنوی میدانند.واضح است که ورود به عالم معنا از طریق این راهنمایان میسر است.
خلاصه ماشینی:
"ائمه اطهار علیهم السلام منابعی نورانی هستند که اگر انسان در پرتو این نورانیت قرار
پیامبر صلی الله علیه و آله،سعی در سوق دادن جامعه به سوی عالم معنا دارند.
حضرت علی علیه السلام میفرماید:«شریعت ستونهای استواری است که خداوند
برادرم علی بن ابی طالب علیه السلام است(حویزی،5141،ج 2،ص 325).
قرآن به طور تمام و کمال نزد ائمه علیهم السلام میباشد و علم آنها از سنخ علم حضوری
علی علیه السلام در انتقال این معنا به جامعه میفرماید:«ان الله جعل الذکر جلاء للقلوب،
حضرت علی علیه السلام همان طور که در خلقت با پیامبر صلی الله علیه و آله یکسان است(صدوق،
این حدیث همسانی علی علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله را در شهود عرفانی و معنوی
میفرماید:علی علیه السلام پیش از رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله همراه آن حضرت نور نبوت را
مکتب ائمه علیهم السلام بعد زیبایی به خود میگیرد و این بعد زیبا همان تأثیر ویژهی
اجتماعی آن است و با بهرهگیری از این شیوه،انسان مؤمن،برنامهی کاملی را برای اندیشیدن و عمل کردن طبق روش امامت،که آموزهها را از منابع وحی
حضرت علی علیه السلام نیز با منش عارفانه و دنیاگریزی خود در امور مملکتداری
بنابراین حضرت علی علیه السلام در نفی دنیازدگی برنامهی متقین و روش زندگی آنها را
منزل خارج و به طرف مصلی به راه افتاد و این عمل امام رضا علیه السلام دیگران را
ائمه علیهم السلام از هر فرصتی برای ردیابی به عالم معنا استفاده میکردند،تا جایی که
لازمهی وصل به معنا انقطاع از عالم ماده است و اگر به توصیهی دوستان در"