چکیده:
نویسنده تمدن غرب و دستآورهای آنرا بهطور کلی مذموم میشمارد و استفاده از برخی
دستآوردهای آنرا از جهت اضطرار میداند و برخی ادله دیدگاه مخالف را نقد مینمایند.
خلاصه ماشینی:
"به نظر ما کلیت این تمدن که همان مدرنیته یا مدرنیسم و تجدد است، با لحاظ مبانی دینی و اسلامی زیر سؤالبرانگیز است و اینگونه نیست که مشکل ما با مدرنیته تنها در حد فرهنگ و اخلاق باشد؛ بلکه علوم و تکنولوژی مدرن نیز مورد سؤال است.
3. از احادیث و روایات چنین میفهمیم که دخالت انبیا علیهمالسلام در تمدن سازی، تنها در حد هستههای اولیه تمدن نبوده است؛ بلکه آنچه برای یک تمدن متعادل لازم بوده است، به بشر تعلیم دادهاند و انسانها تنها موظف به بهکارگیری این علوم و دانشها برای ساخت ابزارها و تأمین معیشت و نیازهای خود بودهاند.
3. به نظر میرسد مذموم شمردن کلیت تمدن غرب و اضطراری دانستن استفاده از دستآوردهای تمدن غرب، شیوه مناسبی برای جلوگیری از آفات عظیم تمدن غرب نیست؛ بلکه چنین شیوهای علاوه بر آنکه قابل دفاع عقلانی نیست، بلکه مخالف دیدگاه کتاب و سنت است و منشأ آفات عظیمتری خواهد شد و معمولا افراطگریهاغزمینهساز تفریطها بوده است.
5. البته معیار قرار دادن تمدن غرب و مدرنیته برای ارزیابی نقص و کمال جوامع، قابل دفاع نیست؛ ولی منحصر دانستن منابع معرفتی انسان در کتاب و سنت نیز نادرست است.
7. تأکید بر مثبت بودن برخی دستآوردهای تمدن غرب به معنای برتر دانستن انیشتین و نیوتن از سلمان و ابوذر نیست؛ بلکه همانگونه که در اسلام آمده است: عمل در صورتی ارزش اخروی دارد ــ اگرچه سود دنیوی داشته باشد و در دنیا کارآمد و مفید باشد ــ که همراه ایمان باشد."