چکیده:
این پژوهش به بررسی و مقایسه توانایی حرفه ای آموزگاران دارای مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی با سایر آموزگاران دارای کارشناسی در دوره ابتدایی شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، شش حیطه اساسی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است که عبارتند از: 1- شیوه های تدریس، 2) میزان فعال نمودن دانش آموزان، 3) شیوه تعامل با دانش آموزان، 4) اطلاعات و دانش تخصصی، 5) شیوه کاربرد مواد و وسایل آموزشی و 6) شیوه های ارزشیابی. با توجه به غیرممکن بودن ارایه همه نتایج به دست آمده، تنها سه حیطه اول در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی و علی - مقایسه ای بوده است. در روش پیمایشی، نظرات مدیران، معلمان و معلمان راهنما، و در روش علی - مقایسه ای، میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. جامعه تحقیق، کلیه آموزگاران معلمان مذکور در مدارس ابتدایی شهر اصفهان بوده است. با استفاده از روش تصادفی ساده تعداد 94 آموزگار، 47 مدیر، 15 معلم راهنما و 3572 دانش آموز به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که آموزگاران دارای مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی در دو حیطه شیوه های تدریس و تعامل با دانش آموزان، به طور معنادار عملکرد بهتری نسبت به آموزگاران سایر رشته ها داشته اند ولی بین عملکرد دو گروه مذکور در میزان فعال نمودن دانش آموزان، تفاوت معنی دار مشاهده نشد، اگر چه میانگین عملکرد آموزگاران با مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی بیشتر از سایرین بوده است.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای تحقیق بنشان داد که آموزگاران دارای مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی در دو حیطهی شیوههای تدریس و تعامل با دانشآموزان،بهطور معنادار عملکرد بهتری نسبت به آموزگاران سایر رشتهها داشتهاند ولی بین علمکرد دو گروه مذکور در میزان فعال نمودن دانشآموزان،تفاوت معنیدار مشاهده نشد،اگرچه میانگین عملکرد آموزگاران با مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی بیشتر از سایرین بوده است.
دادههای سمت چپ جدول که به بررسی شیوههای فعال نمودن دانشآموزان توسط معلمان دارای مدرک کارشناسی غیر ابتدایی میپردازد نشان میدهد بیشترین درصد و میانگین پاسخهای مدیران در سطح زیاد و خیلی زیاد به ترتیب مربوط به شاخص شمارهی 91«ارتباط با والدین برای» «حل مشکلات دانشآموزان»با 19/6 درصد)4/72 X -(-،شاخص شماره ی 22«ایجاد جو همکاری و تعاون بین دانشآموزان»با 49/4 درصد)4/33 X -(-شاخص شمارهی 22«ایجاد جو همکاری و تعاون بین دانشآموزان»با 08 درصد)4/02 X -(-میباشد.
توزیع فراوانی و درصد پاسخها به شاخصهای مربوط به شیوهی فعال نمودن دانشآموزان (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج آزمون تحلیل واریانس دوطرفه نشان داد که F مشاهده شده در خصوص تعامل رشتهی معلم(ابتدایی و غیر ابتدایی)و گروه پاسخگویان (مدیر،معلم و راهنما)در خصوص شیوهی فعال نمودن دانشآموزان در سطح 0/50 a< معنادار نبوده است(0/46 F -).
در عین حال، F مشاهده شده در مورد گروه آزمودنیها(مدیر،معلم و معلم راهنما)در سطح a<0/01 باتوان آماری 0/59 معنادار بوده است (8/22 F -)؛به عبارت دیگر،بین نظرات این سه گروه در خصوص شیوهی رفتار و برخورد معلمان دورهی ابتدایی تفاوت وجود دارد."