چکیده:
دیدگاه اثبات گرایی نه تنها بر علوم تجربی که بر علوم انسانی نیز سیطره یافته است. به همین دلیل، علوم تجربی و به تبع آن علوم انسانی به دنبال تبیین، پیش بینی و کنترل پدیده ها بوده اند. تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نیست. از این رو، تعلیم و تربیت معاصر نیز به طور غالب به دنبال کنترل انسان و موقعیتی است که او در آن قرار دارد. گادامر گرایش اثبات گرایانه را که بر علوم تجربی و انسانی سایه افکنده است، مورد نقد قرار داده و عدم کفایت آن را متذکر می گردد. او با تحلیل ماهیت فهم و عناصر موثر در حصول آن، نگرشی نوین نسبت به فهم ارایه می نماید. بر اساس هرمنوتیک فلسفی گادامر می توان به تعلیم و تربیت از منظر جدیدی نگریسته، اهدافی را برای آن ترسیم نمود. این اهداف عبارتند از: پرورش گشودگی و پذیرا بودن نسبت به آرای غیر، ایجاد تمایل به در معرض خطر قرار دادن باورهای خود، شک نسبت به باورهای خود و توانایی تحمل ابهامات و پیچیدگی ها و یادگیری نحوه کنار آمدن با آن ها، دیدگاه گادامر در این خصوص، موجب به چالش کشیدن تعلیم و تربیت معاصر و اهداف آن می گردند.
خلاصه ماشینی:
"circular movement صفحات اولیه (به تصویر صفحه مراجعه شود) شماره استاندارد بین المللی 5382-5201 مجله روانشناسی و علوم تربیتی (علمی-پژوهشی) ویژه فلسفه تعلیم و تربیت سال 83،شماره 1،بهار 7831 مجله دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی-دانشگاه تهران مهین چناری،خسرو باقری هرمنوتیک فلسفی گادامر و اهداف تعلیم و تربیت ص 1-02 خسرو باقری،نفیسه نجفی عدالت در آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام با تأکید بر خصوصیسازی مدارس ص 12-34 سید مهدی سجادی، نجمه رضا نژاد جولایی دیدگاه هرمنوتیکی هایدگر و تعلیم و تربیت ص 54-56 فاطمه زیبا کلام،سمیرا حیدری بررسی مکتب تربیتی لندن(با تأکید بر آرای هرست و پیترز) ص 76-79 اکبر رهنما رویکردهای مختلف در مفهومسازی اخلاف با تأکید بر کاربرد آنها در پرورش اخلاقی ص 99-911 محمدرضا شرفی،شهین ایروانی مرادیاری دهنوی بررسی محتوای درس فلسفهی تعلیم و تربیت در دورههای تربیت معلم (در جهان)ص 121-941 ارتباطی خطی بین فاعل شناسا و موضوع شناسایی توضیح داده شده است(گالاگر1،2991، ص 34).
در نتیجه،هدف تعلیم و تربیت هرمنوتیکی با توجه به دیدگاه گادامر،پرورش افرادی است که دیگران برایشان غیر قابل رؤیت نباشند؛به عبارت دیگر،هدف تعلیم و تربیت، پرورش افرادی است که نه تنها تحمل رویارویی با موارد ناآشنا و جدید را داشته بلکه از آن استقبال نموده،پذیرای آن نیز باشند و در چنین مواجههای،نسبت به باورها و اعتقادات و پیشداوریهای بنیادین خود شک کرده،آنها را به چالش کشیده،در صورت لزوم به (1)."