چکیده:
آقای تاجیک دو قرائت از دین عرضه میکند. قرائت اول را فراگفتمان جهانشمول
حقیقتمحور تکگفتار میداند و قرائت دوم دارای نگاهی برون گفتمانی و خرده گفتمانی به
دین دارد و به جای توجه به تمامیت قدسی دین، به قرائتهای مختلف از آن توجه دارد و کثرت
این قرائتها را میپذیرد. به نظر نویسنده، در چارچوب قرائت اول، روشنفکری دینی جایی
ندارد؛ اما در چارچوب قرائت دوم جای دارد. به نظر وی، حتی روشنفکران سکولار نیز باید دین
را موضوع اندیشه و عمل خود قرار دهند.
خلاصه ماشینی:
"بیتردید، در این فضای گفتمانی، پاسخ به پرسشهای فوق منفی است؛ زیرا در چارچوب این قرائت، اساسا نمیتوان به فاعل شناسای آزاد اندیشید؛ نمیتوان به خرد خودمختار نقاد اندیشید؛ برون از قلمرو آن، ناکجاآباد است؛ در فضای آن، زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد؛ شوریدن بر دقایق قدسی آن ممکن نیست؛ مقاومت در برابر قدرت گفتمانی و مشرف بر حیات Bio-Power (قدرت ابژه و سوبژه ساز) آن نیز ممکن نیست؛ خلق اندیشههای نو و فراتر رفتن از سنتها و چارچوبهای رایج اندیشگی آن میسر نمیگردد؛ عقلمحوری و نمایندگی فلسفی عقل انتقادی در جامعه، امری بسیار دشوار مینماید؛ انتظار رازدانی، دلیری، ابداع تئوریک در دورانهای بحران و گسست و گذر چند منبعی بودن از روشنفکر، چندان معقول و میسور به نظر نمیرسد؛ امکان تعریف روشنفکر در هیبت و هویت یک «فاعل شناسا»ی (3) خودمختار که دلیل وجودی، «خود» و «اندیشه خویش» را در هستی خودش جستوجو میکند و نه در اصولی متعالی و ورای اجتماع، اساسا وجود ندارد.
نخست، بدین علت که چنین فضای گفتمانی، اساسا بستری مهیا برای تولد و رشد روشنفکر فراهم میسازد و دوم، بدین دلیل که از این منظر، روشنفکر دینی کسی نیست که حرفهاش «گسستن از سنت» و ترسیم چهرهای مدرن از دین است؛ بلکه کسی است که با پذیرش دین، وظیفه خود را «بازخوانی، بازسازی و در یک کلام واسازی سنت و دین» میداند.
اما جای این سؤال از جناب آقای تاجیک وجود دارد که آیا تصویر درستی از ______________________________ 1 /Articulation فراگفتمان جهانشمول دینی (قرائت اول) عرضه کرده است."