چکیده:
اسلام در قوانین خود اجازه نمیدهد مرد همسر خود را تنبیه بدنی کند و مقصود
از آیهای که در آن مردان را در صورت ترس از نشوز زن، امر به تنبیه آنان کرده است،
مراجعه به حاکم و درخواست تعزیر زن است. همچنین اسلام شرایط چندهمسری را آنقدر
سخت قرار داده است که شرایط آن برای مردان به ندرت پیدا میشود. اسلام ارث فرزند
دختر را بدان جهت نصف پسر قرار داده است که زنان در گذشته، نانآور خانواده نبودهاند؛
اما امروزه که زنان در تأمین نفقه خانواده مشارکت دارند، نمیتوان حکم آن زمان را بدون
بحث و بررسی اجرا کرد.
خلاصه ماشینی:
"به نظر من مرد وقتی دید روشهای او فایده ندارد، باید به دادگاههایی که برای این کار تشکیل شده است برود؛ مثلا به دادگاه خانواده برود و شکایت کند.
(2) تعدد زوجات حاصل معنای آیه شریفهای که درباره تعدد زوجات آمده است، بنابر نظر علامه طباطبایی رحمهمالله در تفسیر المیزان (3) عبارت است از اینکه «چون در صدر اسلام اموال یتیمان مورد طمع قرار میگرفت، در آیاتی از قرآن کریم نسبت به حفظ اموال یتیمان هشدار داده شد و خوردن مال یتیمان همچون خوردن آتش جهنم معرفی گشت.
(2) اینکه گوینده مدعی است رعایت عدالت مورد نظر در آیه شریفه بسیار سخت است و اسلام شرایطی برای تعدد زوجات قرار داده است که به ندرت محقق میشود، برداشت صحیحی از آیه نیست.
ارث زنان گوینده درباره ارث مدعی است که چون در گذشته زن نمیتوانست کار کند و فعالیت اقتصادی داشته باشد، اما امروز میتواند، چرا باید نفقه با مرد باشد.
گوینده از یک نکته غفلت کرده است که برداشتن وظیفه تأمین نفقه خانواده از دوش زنان، حکمی نیست که صرفا برای عصر خاص صدر اسلام جعل شده باشد؛ بلکه بر اساس مصالح خاصی است که اصولا برای تنظیم روابط خانواده در همه شرایط تدوین شده است و دستاندرکاران جامعه اسلامی باید بکوشند جامعه اسلامی را به سمت و سویی سوق دهند که زنان ناچار نباشند در تأمین نفقه خانواده شرکت کنند و از وظایف خطیر همسری و مادری و تربیت فرزند بازبمانند."