چکیده:
در نوشتاری که پیش رو دارید،یکی از شخصیتهای ادبی اصفهان در قرن هفتم،بهطور مستقل معرفی شده است.ویژگی بارز این ادیب فرزانه،سرودن یک مجموعه رباعیات عربی است.
شرح حال و آثار این شاعر پارسی زبان و عربیسرا،در کتابهای تاریخ ادبیات و نوشتههای معاصران،آشفته و ابهامآمیز است.نگارنده در این مقال کوشیده است با توجه به قراین تاریخی و قدیمترین کتب تراجم،و نیز آثار بر جای مانده از شاعر،چهرهای شفافتر،از این دانشمند ادیب بنمایاند.
خلاصه ماشینی:
"در پایان این بحث ناگفته نماند که قاضی نظام الدین اصفهانی یک بار در ضمن قصیدهای در مدح خواجه بهاء الدین محمد جوینی،پدر عطاملک از عزم خود بر تصنیف کتابهایی دربارهء ممدوح سخن میگوید(57:24 ر)،و بار دیگر در مقدمهء کتاب «شرف ایوان البیان»مینویسد که اگر طول عمر بیابد و مقبول نظر عطاملک و خواجه شمس الدین،برادر او قرار گیرد،نوشتن کتابی را در تاریخ و احوال دولت جوینیان آغاز خواهد کرد(57:11 پ)؛اکنون نمیدانیم آیا قاضی توفیق یافته است که چنین آثاری را قلمی کند یا از حد آرزو و تصمیم فراتر نرفته است.
>دستنویسهای منشآت شاعر نسخههای متعددی از همه یا بخشهایی از منشآت قاضی در کتابخانههای ایران و جهان گزارش شده که در حد اطلاع و اطمینان نگارندهء این سطور به آنها اشاره میشود: 1-نسخهء کتابخانهء شخصی آموزگار در ایران؛دستنویسی است با آغاز و انجام افتاده، شامل قصاید و رسایل و رباعیات قاضی نظام الدین اصفهانی که شادروان محمد تقی مدرس رضوی(68:ص 279-پانوشت)و جناب محسن فرزانه(54:ص 115 و 117)آن را دیده و تورق کردهاند.
میافزایم هرچند قاضی،در عبارت یاد شده از نصر الله منشی نامی نبرده،اما نباید توهم کرد که شاید ترجمهء منظوم رودکی از کلیله را موردنظر داشته است چه،خوشبختانه در میان اندک ابیات باقی مانده از این ترجمه،ترجمهء محل شاهد در دسترس است و نشان میدهد که رودکی،«یراعه»را درست گردانیده بوده است(42:ص 47):شب زمستان بود کپی سرد یافت کرمک شب تاب ناگاهی بتافت کپیان آتش همی پنداشتند پشتهء هیزم برو برداشتند>نگاهی به دو مقاله دربارهء شاعر در فاصلهء دراز بین پذیرش مقالهء حاضر و چاپ آن10،دو مقاله در شرح حال و آثار قاضی نظام الدین اصفهانی به چاپ رسید که به اجمال به بررسی آن دو میپردازیم و نکات مهم قابل نقد آنها را از نظر میگذرانیم."