خلاصه ماشینی:
"حکومت محمد رضا پهلوی به منظور انجام دادن اصلاحات ارضی دست به اجرای برنامهای زد که هدف آن رسیدن به نتایج اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مهم برای ارتقای روستائیان بود و تقریبا نیمی از خانوادههای روستایی را مالک دست کم قطعه زمین کوچکی ساخت.
در مقدمۀ قانون اصلاحات ارضی،اهداف اصلی و اساسی دولت را از تصویب و اجرای قانون فوق چنین بیان کرده است:«همگام و همزمان با تحولات سریع اجتماعی و صنعتی ضرورت ایجاب میکند که برای تحکیم پایههای اقتصاد کشور و بهبود زندگی مردم این سرزمین،تحولی بزرگ در امر کشاورزی نیز پدید آید.
پس از جنبشهای دهۀ 20 و روی کار آمدن دولت دکتر مصدق،با اینکه زمین داران(اربابان)از نظر سیاسی عقب نشستند،و در اثر جنبش دهقانان و اصلاحات کشاورزی مصدق،فشار و استثمار اربابی، اندکی سبکتر شد،ولی هنوز نظام زمینداری،مواضع اقتصادی خود را حفظ کرده بود.
اما در عین اینکه شرایط سیاسی غارت و چپاول با سرکوب جنبش تودهها فراهم شده بود، وضعیت اجتماعی اقتصادی حاکم بر کشور،یعنی روابط ارباب رعیتی،در راه گسترش طلبی امپریالیسم آمریکا،که علاوه بر نفت میخواست رشتههای دیگر را نیز به زیر سلطۀ کنترل خود درآورد،موانعی ایجاد کرده بود،تسلط اربابان بر زمین،آب،چراگاهها و جنگلها،پایین بودن قدرت خرید،و محدودیت بازار داخلی(که به طور عمده ناشی از فقر دهقانان و عموم مردم به طور کلی و اقتصاد خودکفای معیشتی در روستاها بود)، از سویی گسترش سرمایۀ امپریالیستی را محدود میکرد،از سوی دیگر این مناسبات پوسیده،چنان مقاومتهایی را از سوی مردم برامیانگیخت که در شرایط بحران موجود اقتصادی سیاسی کشور در طی سالهای 42-1339،موجودیت نظام و تسلط امپریالیسم را به خطر میانداخت."