چکیده:
از مهمترین نیازهای جامعه امروز،توسط نظام آموزش عالی واکنش نشان دادن مناسب در برابر تغییرات اجتماعی،فرهنگی،سیاسی،و اقتصادی،با هدف توسعهء انسانی است.از اهداف آموزشی کارآفرینی در آموزش عالی، بهبود تواناییهای فردی و تخصصی دانشجویان است.این اهداف به منظور آمادهسازی دانشجویان برای تولید محصولات و تأسیس شرکتهای جدید و بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم تدوین و طراحی شدهاند.این- مقاله به اجمال به وضعیت توسعهء انسانی در ایران،با شاخصهایی همچون تحصیلات،تولید ناخالص داخلی،و متوسط طول عمر میپردازد. نویسنده،فلسفههای معرفتشناسی و سیاسی در آموزش عالی،و اهمیت هر یک را در یادگیری و رشد شناختی،شامل رشد مهارتهای فردی و تخصصی و توامندیهای کارآفرین،به بحث میگذارد.ویژگیهای فردی به عنوان بخش اعظمی از توانایی فرد در کارآفرینشدن تعیین شده است. برخی از این ویژگیها به بحث گذاشته شده و پیشنهاد شده که مهارتهای کارآفرینی،نظیر مسألهگشایی،ارتباطات،کارگروهی،و پشتکار تقویت شوند. در پایان سرمایهگذاری در آموزش عالی و تحقیق و توسعه به همراه نوآوریهای ساختاری و درسی به عنوان اصول بنیانی برای نهادینهسازی کارآفرینی در دانشگاهها و توسعه اقتصادی شناخته شدهاند.
خلاصه ماشینی:
"5 جدول 2-درصد هیأت علمی تماموقت در مراکز آموزش عالی دولتی ایران و ایالات متحده به تفکیک مرتبه علمی (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 3-نسبت دانشجو به عضو هیأت علمی تماموقت در مراکز آموزش عالی دولتی ایران و ایالات متحده به تفکیک مرتبه علمی (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 4-نسبت جمعیت عمومی به هیأت علمی تماموقت در مراکز آموزش عالی دولتی کشورهای ایران و ایالات متحده به تفکیک مرتبه علمی (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 5-حقوق و مزایای هیأت علمی تماموقت در مراکز آموزش عالی دولتی ایران و ایالات متحده به تفکیک مرتبه علمی(دلار آمریکا) (به تصویر صفحه مراجعه شود) ارتقای آموزش عالی و توسعه اقتصادی به هم مرتبطند،اما متأسفانه اقتصاد کشور ما هنوز هم به طور سنتی اداره میشود و مبتنی به منابع سنتی همچون زمین،منابع زیرزمینی و حاکمیت نیروهای انسانی نیمه ماهر و غیرماهر است.
انجام فعالیتهای کارآفرینی در دانشگاهها روشی است که دانشجویان به کمک آن میتوانند توانائیهای تخصصی و فردی خود را جهت ایجاد تحول فردی و اجتماعی ارتقا دهند.
ما باید میان روش سنتی ادارهء متمرکز آموزش عالی یا اعطای استقلال نسبی به دانشگاهها و تأسیس نهادی برای سیاستگذاری کلان علمی کشور یکی را انتخاب کنیم.
چنین فرض میشود که انتخاب راه دوم سازگاری مراکز آموزش عالی با نیازهای جامعه را افزایش میدهد و حتی در تقاضاهای جامعه تحول ایجاد میکند،انتظار تحول در نگرشهای دانشجویان و هدایت آنها به کند،انتظار تحول در نگرشهای دانشجویان و هدایت آنها به سوی نوآوری و کارآفرینی انتظار عبث و بیهودهای است."