چکیده:
ایران و چین از گذشتههای دور با یکدیگر ارتباط داشتهاند به گونهای که پیشینه تاریخی. روابط دو کشور به دهها قرن پیش از میلاد می رسد و به واسطه تمدن درخشان آنان حتی میتوان تشابهات زیادی در افسانهها و اساطیر دو کشور مشاهده نمود در این تحقیق سعی شده است روابط دو کشور در ابعاد فرهنگی و سیاسی و مذهبی و تجاری از آغاز تا پایان سلسله ساسانیان مورد بررسی قرار گیرد تا میزان تاثیر نفوذ آیین بودا و رواج مسیحیت و زرتشت و نقش مانی در کشور چین ملهم از وجود برقراری روابط با ایران بوده است و یا اینکه آیا در دو کشور از نظر ادبی میتوان به نقاط مشترک دست یافت یا خیر که با اشاره به وجود شخصیتهای مشابه در شاهنامه ایرانی و شاهنامه چینی مانند داستان رستم و سهراب و ماجرای خنگ شن-ین-ای میتوان به پاسخ سوال مذکور تا حدودی دست یافت و یا از اکتشافات تپه سیلک کاشان و آثار موجود در سرزمین چین میتوان به وجود روابط اقتصادی و تبادل کالا و ظروف سفالی و مفرغی و آهنی بین دو کشور استناد کرد.روابط سیاسی ایران و چین در سیر مراحل تاریخی خود پیشرفت میکند چنانچه اولین
سفیر دولت چین در زمان مهرداد دوم شاه اشکانی به ایران میآید و مردم ایران را اینگونه توصیف میکند که اکثر مردم ایران به کار کشاورزی اشتغال دارند و در کار بازرگانی مهارت فراوان دارند و از چینیها طرز قالبگیری سلاح را آموختهاند و در مقابل شاهزاده اشکانی به دربار چین میرود و مدت بیست سال در آنجا میماند و به تجربه کتب بودایی میپردازد.در زمان ساسانیان این روابط ابعاد گستردهای پیدا میکند و مسحیت توسط ایرانیان در چین اشاعه مییابد حتی رواج مذاهب ایرانی را همچون زرتشتی و مانوی در نتیجه کوشش ایرانیان میدانند.این بررسی نشان میدهد که اولا در ایران قبل از اسلام بین دو کشور ایران و چین رابطه وجود داشته است و ثانیا روابط در ابعاد اقتصادی و تجاری و سیاسی و فرهنگی بهطور گستردهای برقرار بوده است و ثالثا به روابط تاثیر متقابل فرهنگی دو کشور میتوان استناد نمود که توسط ایرانیان آیین مسیحیت و بودا و زرتشت در کشور چین رواج یافته است و ایرانیان در مقابل طرز قالبگیری اسلحه را از چینیها راگرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
"روابط دو کشور به دهها قرن پیش از میلاد می رسد و به واسطه تمدن درخشان آنان حتی میتوان تشابهات زیادی در افسانهها و اساطیر دو کشور مشاهده نمود در این تحقیق سعی شده است روابط دو کشور در ابعاد فرهنگی و سیاسی و مذهبی و تجاری از آغاز تا پایان سلسله ساسانیان مورد بررسی قرار گیرد تا میزان تأثیر نفوذ آیین بودا و رواج مسیحیت و زرتشت و نقش مانی در کشور چین ملهم از وجود برقراری روابط با ایران بوده است و یا اینکه آیا در دو کشور از نظر ادبی میتوان به نقاط مشترک دست یافت یا خیر که با اشاره به وجود شخصیتهای مشابه در شاهنامه ایرانی و شاهنامه چینی مانند داستان رستم و سهراب و ماجرای خنگ شن-ین-ای میتوان به (*)-عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان پاسخ سؤال مذکور تا حدودی دست یافت و یا از اکتشافات تپه سیلک کاشان و آثار موجود در سرزمین چین میتوان به وجود روابط اقتصادی و تبادل کالا و ظروف سفالی و مفرغی و آهنی بین دو کشور استناد کرد.
آیین بودا به علت وجود سیاست تسامح مذهبی در عصر اشکانی توانست در شمال شرق و شرق ایران پیروانی به دست آورد و این امر نیز به واسطه سیاست مشابه در کشور چین نیز تحقق یافت و حتی یکی از شاهزادگانی اشکانی به لوه یانگ پایتخت سلسله هان عزیمت مینماید و پس از تسلط به زبان چینی شروع به ترجمه کتب بودایی مینماید و مبلغان بودایی ایران همچون ان-هوان وان-فا-چین کسانی بودند که به تبلیغ آیین بودا در چین پرداختند اما روند این روابط در دوره ساسانی ابعاد گستردهای به خود میگیرد و رفت و آمد سفرا و نمایندگان سیاسی همچنین جهانگردان و زائران بودایی به ایران و ممالک همجوار آن فزونی میگیرد و نام ایران در اسناد و مدارک چین بیشتر برده میشود و در رأس همه مسایل مورد علاقه دو کشور دادوستد و بازرگانی نقش اول را دارد زیرا ایرانیها از تجارت با چینیها سود میبرند ازاینرو همواره در تحکیم مناسبات خود با آنها تلاش میکردند."