چکیده:
بحرانهای و دشواریهای اقتصادی، ، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیاصفهان در سالهای پس
از شهریور 1320، غالبا از سه منشأ اصلی مایه میگرفت:1-مطالبات سیاسی و اقتصادی انباشتهای که در طول سلطنت رضاشاه، بهدلیل اختناق و
استبداد حاکم، مجال بروز نیافته و بر اثر باز شدن نسبی فضای سیاسی کشور بهدنبال
استعفای رضاشاه، یکباره و بهصورتی انفجارآمیز فرصت ابراز وجود یافته بود.اکثر
تنشهای سیاسی، کشمکشهای حزبی و اعتصابها و تشنجهای کارگری اصفهان در سالهای مذکور،
از اینگونهاند.2-مشکلات و بحرانهای ناشی از شرایط جنگی-اشغال کشور بهدست متفقین-که اهم آنها
عبارت بود از:الف)دشواریهای اقتصادی و در رأس آنها کمبود شدید ارزاق عمومی و تورم
افسارگسیخته که بهیقین بخش مهمی از آنها معلول سوء سیاست قوای اشغالگر انگلیس در
اصفهان و در مواردی ناشی از سوء نیت مسلم آنها در ایجاد کمبود مصنوعی خواربار و
قحطی نان بوده است.ب)مشکلات اجتماعی و فرهنگی ناشی از حضور چندین هزار سرباز و افسر
بیگانه در شهر و از آن جمله دخالتهای دایمی و ناروای آنها در شؤون مختلف که عملا
موجب ایجاد دولتی در درون دولت ایران شده بود، توقیف خودسرانه اشخاص، در برخوردهای
آنرانه و تحقیر مردم، بیاعتنایی به آداب و رسوم و سنن محلی و عدم توجه به ارزشهای
ملی و دینی جامعه.ج)کوچاندن تعداد کثیری زن و دختر جوان لهستانی به اصفهان و همزمان شدن این جریان
با حضور تعداد زیادی سرباز جوان انگلیسی که بالطبع نمیتوانست مشکلآفرین نباشد.3-بازگشت بعضی از رسوم و شیوههایی که در زمان رضاشاه با جبر و خشونت ممنوع شده
بود(از نظر حجاب، کلاه و لباس غیره متحدالشکل، برگزاری مجالس عزاداری و...)و تلاش
بعضی از سازمانهای اداری و انتظامی برای ممانعت از آنها که ناگزیر به تنشها و
درگیریهایی منجر میگردید.
خلاصه ماشینی:
"در اینجا، به عنوان نمونه قسمتی از تصنیف طنزآمیزی که در سالهای بعد از شهریور1320، در شکایات از کمبود ارزاق و بویژه قند و شکر در بین مردم رایج شده بود، با گویش اصفهانی نقل میشود: خاک به سرم شاباجی، پولکی 1 باز گرون شد قند و شیکر روش افتاد، 2 نبات چو زعفرون شد مگر نبود که پارسال، پولکی شاف میکردند 3 تو کعب بچه شیری، شافو غلاف میکردند اما ببین که امسال، چه سون بود و چه سون شد در بخش دیگری از این تصنیف، به زمان بروز این کمیابی و نیز به آثار نامطلوب آن بر معتقدات دینی مردم اشاره شده است: باشد به سال شمسی، هزار و سیصد و بیست که وضعی دوره برگشت، زمونه هرکی هرکیست مسجد ز رونق افتاد، منبر شیکست و شد نیست غافل ز وضع اسلام، هر پیر و هر جوون شد خاک به سرم شاباجی، پولکی باز گرون شد قصابی سر محله صپیه(صبیحه)باز توش افتاد گوشتو بیدمبه میفروخت 4 میگفت که گوشت روش افتاد 5 (4)-برای آگاهی بیشتر در این زمینه رجوع کنید به اسناد زیر: الف)از مجموعه اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شعبه اصفهان به شرح زیر: -کمبود غله در اصفهان و تشکیل کمسیونی برای رفع این مشکل، 1321، شماره ردیف سند 327."