چکیده:
صهیونیسم نام خویش را از کوه صهیون در بیت المقدس گرفته است. صهیون به معنای مکانی است که
آفتاب بسیاری بر آن میتابد، به علاوه این کوه، مرکز فرمانروایی سلیمان نبی و داود پیامبر بود. به این طریق،
صهیونیستها در پی مذهبی جلوه دادن خویشاند، اما صهیونیسم، جنبش واپس گرایانه و قدرتطلبانهای است که
در تلاش است با درهمآمپختن آموزههای توراتی وانگیزههای، سیاسی، بر منطقه خاورمیانه، جهان اسلام و سپس
بر جهان، سلطه یابد. میل به سلطه بر جهان، بیش از آن که نشات گرّفته از تعالیم دین یهود باشد. در انگیزههای
قدرت طلبی صهیونیستها نهفته است، گرچه: در راه دستیابی بر حاکمیت دنیا، از آموزههای دین بهود هم سود
جستهاند. سلطه بر جهان، از آن رو برای آنان از اهمیت استراتژیک برخوردار است که بود و نبود خود را در گرو
آن میبینند. بنابراین، در این جهت، خود را به هیچ قاعده بینالمللی و با دین بهودی پایبند نمیبیند و از انجام
هیچ جنایتی خودداری نمیورزند. در این راه، از چه ابزارهای سلطهگرایانه و جنایت کارانهای بهره می گیرند؟
این سوالی است که مقاله حاضر در پی پاسخ گفتن به آن است.
خلاصه ماشینی:
"» اکنون باید دید که آنها برای سلطه بر جهان از چه ابزارها و روشهایی استفاده میکنند: مصادیق سلطهگری صهیونیستی سلطه پنهان صهیونیسم به شکلهای مختلفی صورت میگیرد، از جمله: 1- نفوذ در سینما و تلویزیون در فتنة اخیر پیدایش صهیونیسم و تشکیل دولت غاصب و نامشروع اسرائیل، یهودیان به همان راهها و شیوههای شیطانی خویش روی آوردهاند که خلاصة این افکار شیطانی در کتاب «پروتکلهای حکمای یهود» نشان داده شده است.
2- سلطه بر مطبوعات و خبرگزاریها یهودیان در گذشته همواره مورد تحقیر و نفرت مردم قرار داشتند، حتی در اروپا؛ به بیان دیگر، آنها در نزد اروپائیان، چهرة زشت و پلیدی از خود به جای گذاشتند، اما چگونه یهود توانست مردم جهان به ویژه اروپائیان و آمریکائیان را شستوشوی مغزی دهد و یهودیای را که در نظر آنان، انسانی بخیل، خبیث، نیرنگباز، حیلهگر، خودبین و ترسو بود به عنوان انسانی زیرک، شجاع، نابغه، خوددار، مخترع، دانشمند و بلنداندیش معرفی نماید؟در جواب باید گفت: پیروزی یهودیان، تصادفی نیست بلکه آنها در طی سالها، نقشهها کشیدند تا به این نتیجه رسیدند که تنها راهی که میتوانند به وسیله آن، ذهن مردم جهان را نسبت به خود تغییر دهند، سیطره و نفوذ بر رسانههای خبری جهان است؛ از این رو اولین کنگرة صهیونیسم که به ریاست تئودور هرتصل در سال 1276ش.
این جملات هنگامی که در کنار پروتکل شمارة 10 حکمای صهیون قرار گیرد به خوبی میتوان دریافت که سازمان ملل متحد ابزاری است سیاسی تحت نفوذ صهیونیستها برای تحمیق و استحمار ملتهای جهان و باوراندن لزوم یک حکومت جهانی به آنها که به وسیلة آن سلطة مرئی و نامرئی صهیونیسم بینالملل بر سراسر جهان تحکیم شود."