چکیده:
مطالب متون اسلامی و نیز تلاش های اندیشمندان و مصلحان،در راستای تقریب مذاهب اسلامی و چیرگی زبان گفت و گوی منطقی بوده است.تحقق این هدف مبتنی بر درک کامل آن،مطالعه تاریخی و آگاهی توده مردم نسبت به آن است و اجرای آن نیازمند به کارگیری و بهره برداری از انگیزه های دینی و اجتماعی و حتی سیاسی به سوی تقریب در اندیشه و وحدت در عمل و نیز شناخت موانع و دشواری های فرارو می باشد.نگارنده در این نوشتار،چالش های عمده فراروی تقریب را به شرح ذیل تحلیل و بررسی می نماید:1-عامل خارجی؛2-منافع شخصی برخی زعما و حکام؛3-تکفیر؛4-تردید در نیت شرکت کنندگان در گفت و گو؛5-جنجال و برزخ کشیدن گذشته و حمله علیه مقدسات و بی احترامی به یک دیگر.
خلاصه ماشینی:
"پیش از این هم مشاهده شد که استعمار غربی طی دورة اشغال جهان اسلام و به ویژه در زمانی که تقریبا همة جهان اسلام را به اشغال خود در آورده بود و در نیمة اول قرن بیستم میلادی، آخرین دولت اسلامی قدرتمند [عثمانی] را از پای درآورد، سیاستی با هدفهای سه گانه زیر را در پیش گرفت: 1ـ باقی نگاه داشتن امت بر عقبماندگیهای علمی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و غیره؛ 2 ـ اشاعة لائیسم غربی و چیره ساختن آن بر روح اسلامی حاکم بر جهان اسلام و تحریک گرایشهای ملی و نژادی که البته این طرح خیلی زود شکست خورد و یکی از نویسندگان معاصر از آن به عنوان: «پیروزی بسیار بیدوام لائیسم (1970-1920)» یاد نمود؛ 3ـچند پاره کردن جهان اسلام و تقسیم آنها به کشورها و ملل پراکنده و برانگیختن احساسات مذهبی، جغرافیایی، ملی، نژادی و حتی تاریخی، به طوریکه هر بخش از آن را تشویق کرد تا بر تاریخ پیش از اسلام یا تاریخ پس از اسلام ویژة خویش، تأکید کند و حتی مشاهده گردید که برخی ملتهای آسیای میانه را تشویق کرد تا طاغوتهایی چون «تیمور لنگ» را به عنوان قهرمان ملی مورد ستایش و بزرگداشت قرار دهند و جنایات وحشیانه او را علیه ملل امت اسلامی به فراموشی بسپارند و اینها همه بر اثر هراس از وحدت اسلامی بود که مرتبا از سوی رهبران و اندیشمندان و نویسندگان غربی از آن سخن گفته میشد و برای مبارزه و نبرد دائمی با جهان اسلام تئوریپردازی میگردید و بر این اساس است که نویسنده غربی خانم «شیرین هانتر» در پیشگفتار کتاب خود «آیندة اسلام و غرب» چنین میگوید: «رمانی را که «جان بوشان»ـ که در سال 1916م سرگرد اطلاعات در ارتش بریتانیا بودـ تألیف کرد مبتنی بر فرضیة تحقق یک انقلاب اسلامی بود که میتوانست در صورت بروز، مسیر جنگ جهانی اول را به زیان نیروهای متفق، دگرگون سازد."