چکیده:
پس از وفات پیامبر(ص)، بسیاری از قبایلی که پس از فتح مکه به اکراه مسلمان شده
بودند، به انگیزههای گوناگون سر از اطاعت حکومت مدینه برتافتند و نام کلی مرتد
گرفتند، اما پس از اعزام نیروهای نظامی سر به اطاعت نهادند، رهبران این چنین
قبایلی گرچه در دوران ابو بکر موقعیتی نداشتند، اما پس از شعلهور شدن فتوحات با
ابراز تواناییهایی به تدریج موقعیت از دسترفته خود را در قالب فرماندهی نظامی
و...به دست آوردند.دوران خلافت عثمان موجب شد که اینان به مقامات سیاسی و اداری نیز
دست یافته و نفوذ کاملی بر قبایل خود به دست آورند.حضرت علی(ع)سیاست دگرگونسازی را در پیش گرفت و در صدد برآمد موقعیت این رهبران
قبیلهای را تضعیف کند، اما ناچار با واقعیتی روبهرو شد که بر اساس آن این گروه و
از جمله شاخصترین آنان، «اشعث بن قیس»، همچنان نفوذ
خود را هر چند در حداقل ممکن حفظ کردند و بر این اساس توانستند در موقعیتهای
حساسی چون جنگ صفین، اوضاع را به ضرر علی(ع)رقم بزنند و تا پایان حیات امام مشکلات
گوناگونی آفریدند.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش قصد بر این است که با بهرهگیری از اطلاعات موجود در منابع دست اول و تأمل و استفاده از تحقیقات جدید(روش کتابخانهای)به تحلیلی درباره روند قدرتیابی و قدرتگیری اشراف قبایل به خصوص رهبران رده در طول دوران خلفای راشدین، با تکیه بر نقش اشعث بن قیس کندی در دوره خلافت علی(ع)پرداخته شد.
در مکاتباتی که عبد الله بن وهب راسبی(از رهبران خوارج)با امام علی(ع)داشت به این امر اشاره کرد که:«پس از کشته شدن صالحانی چون عمار یاسر و ابو الهیثم بر تو کسی که، نه آگاهی در دین داشت و نه رغبتی به جهاد، همچون اشعث بن قیس و یارانش چیره شد...
شهر کوفه، به عنوان یکی از مراکز نیرومندی که قبایل رده در آن ساکن بودند-قبایلی که مخالف خلافت قریش که به نام اسلام صورت میگرفت نیز بودند-محور و مرکز تقابل شد، برای کاهش فشار این قبایل با سپردن ولایت به بزرگانشان در حد ولایت شهرها ارتقای موقعیت داده شدند و احراز مقامات بالا توسط کسی چون اشعث انحراف عمدهای به حساب میآمد.
)حضور و نفوذ چنین رهبرانی بود که اشعث در این میان در صحنههای گوناگون با مشکلآفرینی و ایجاد تنش و شکاف بین مجموعه ناهمگون یاران و طرفداران امام علی(ع)در حساسترین موقعیتها مکارانه و هوشیارانه در درگیریهای سیاسی نقشآفرینی کردو حتی به موقعیتهای کلیدی دست یافت و با بهرهگیری معاویه از این فرصت، زمینه پذیرش و تحمیل حکمیت و نیز نمایندگی ابو موسی اشعری را فراهم کرد و با بهرهگیری از جهل خوارج یکهتاز میدان شد."