چکیده:
طرح تعاریف متعدد و ارائه مفاهیمی همچون طبقه اجتماعی و ردهبندی و مفهوم کلمه
تجار با بهکارگیری مضمون«طبقه در خود»برای طبقه تجار به مفهوم وجود عینی و واقعی
طبقه اجتماعی برای افرادی است که دارای شیوه زندگی، تولید و درآمد اقتصادی مشابه
هستند، ولی در این مرحله افراد به آگاهی و همبستگی طبقاتی دست نیافتهاند و نیز
مضمون«طبقه برای خود» هنگامی که تجار به نوعی آگاهی و همبستگی طبقاتی دست
یافتهاند، مضامینی کاملا بجا و درست است که برای طبقه تجار ایران مقارن جنبش
مشروطیت رخ داد.ریختشناسی این طبقه به مفهوم تعیین روابط درونی و ساخت و کار داخلی
این طبقه، طرح روابط بیرونی آن با دیگر گروههای اجتماعی در روشنتر شدن هویت طبقاتی
تجار کمک خواهد کرد.ازاینرو علاوهبر ساخت درونی این طبقه به روابط آنها با دولت،
حکام، علما، مردم، روشنفکران، اصناف و صرافها پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
"حوزههای ارتباطات اجتماعی تجار بزرگ با تجار متوسط و تجار کوچک متفاوت بود، هرچند در مواردی نیز در کنار یکدیگر قرار گرفته و در مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی موضعی یکسان اتخاذ میکردند، اما تعداد تجار بزرگ با سرمایههای کلان که رهبری بسیاری از جریانهای سیاسی- اجتماعی را به عهده گرفتند اندک بود و به دلیل حساسیتهای اجتماعی و سیاسی این گروه و میزان ارتباط آنها با دولت و طبقات مسلط، منابع و آگاهیهای بیشتری از این گروه در دست است.
برای شناسایی تجار علاوه بر آگاهی از ساخت درونی این طبقه ضروری است به روابط آنها با دیگر گروههای اجتماعی از جمله دولت، حکام، علما، مردم، روشنفکران، اصناف و صرافها نیز توجه میشود.
برای این کار رفتن به سفر حج، حضور فعال در مراسم مذهبی، عزاداری ایام محرم، تعزیه، تلاوت قرآن و انجام امور عام المنفعه، تعمیر و احداث مسجد، پل، کاروانسرا و بهبود راهها از امور مورد توجه تجار بود که نهتنها موجب کسب اعتبار آنان میشد که در زمینه فعالیتهای تجاری نیز اهمیت داشت.
1-افزایش حجم مبادلات تجاری و بهوجود آمدن تجار ثروتمند دارای ما زاد سرمایه و بهکار گرفتن ثروت در بخش کشاورزی 2-فروش زمینهای خالصه در عصر ناصری به دلیل نیاز دولت به پول و خرید املاک خالصه از سوی تجار و رشد مالکیت خصوصی بر زمینهای کشاورزی 3-تجار با سرمایهگذاری در خرید زمین به اعتبار خود میافزودند و برخلاف تجار اروپایی که در کشاورزی و زمینداری سرمایهگذاری نکردند حیطه خود را بهطور کامل از زمینداران جدا کردند، تجار ایرانی برای اطمینان از حفظ سرمایه و سود حاصل از فروش محصولات کشاورزی چه در بعد اقتصادی و چه در زمینه اجتماعی رو در روی فرهنگ زمینداری قرار نگرفتند و با اتصال به زمینداری بهگونهای محافظهکارتر و متمایل به حفظ وضع موجود شدند."