چکیده:
هر نوع بحران،فرصتی استثنایی برای محققین است تا فعل و انفعالات موجود را بیشتر زیر ذرهبین ببرند.در شرایط بحرانی،رسانههای همگانی،به دلیل اینکه خود منعکس کنندهء تغییرات جدید هستند،مورد توجه خاص محققین علوم اجتماعی قرار میگیرند،هم از لحاظ تحلیل محتوا،هم از لحاظ دیگر اثرات بحران بر آنها،در واقع،علمی که ما امروزه به نام علوم ارتباطات میشناسیم،زاییدهء بحران سالهای دههء 1930 در غرب و پروردهء جنگ جهانی دوم است.سوء تبلیغات حکومت هیتلر در آلمان،محقق معروف روسیتبار،سرژ چاکوتین را بر آن داشت تا فرایند تبلیغات سیاسی(پروپاگاندا)را مورد مطالعه قرار دهد.محصول کار او کتاب مرجعی است به نام تجاوز به تودهها از طریق تبلیغات سیاسی که در سال 1939 منتشر شد.در همین دهه،گروه متفکران معروف به مکتب فرانکفورت،جریان فکری نوینی در مورد"جامعه"و"فرهنگ"به وجود آوردند،مبنی بر اینکه این هردو تحت نفوذ شدید رسانهها قرار دارند و"فرهنگ توده"و افکار عمومی را عمیقا متأثر میکند.تئودور آدورنو هربرت مارکوزه و ماکس هورکهایمر مؤسسین این مکتباند که در همهء ادوار محققین به نامی را به خود جلب کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"دلیل دیگر قابل ذکر میتواند این باشد که از نظر دانشجویان پیرو خط امام گروگانگیری دیپلماتها شاید تنها راهی بود که آنها در صحنهء بین المللی میتوانستند صدای ضد امپریالیسم را به گوش جهانیان برسانند و ظلمها و دخالتهای آمریکا را در امور داخلی ایران برملا کنند و نیز از همینرو آنها طالب محاکمه شاه بودند.
دکتر نوشین یاوری در کتاب گروگانهای آمریکایی در تهران کلیه مطبوعات زمان گروگانگیری را بررسی میکند و انحاء تصویرسازی از دیگری در جنگ تبلیغاتی را نشان میدهد و چنین نتیجه میگیرد که: در بحران گروگانگیری نقش روزنامهنگاران خیلی بیش از ارائه و تفسیر اخبار بود،زیرا آنها گاه در قالب سیاستمدار و گاه مشاور ظاهر شدند و حتی به علت عدم روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا،نقش رابط و دیپلمات را نیز ایفاء کردند.
وینانیلام در کتاب خود با عنوان گزارش یک انقلاب مینویسد: مجلات پرتیراژ مثل تایم و نیوزویک و همچنین رادیو-تلویزیون همهجا پخش کرده بودند که[امام]خمینی یک معماست و تنها چیزی که بهطور حتم میشود در مورد او گفت این است که میخواهد از شاه انتقام شخصی بگیرد،آنهم با حمایت مارکسیستها،سازمان آزادیبخش فلسطین و اتحاد جماهیر شوروی...
ارزشهای غربی مثل دموکراسی و رعایت حقوق بشر،به کرات مورد تأیید قرار میگرفتند؛درحالیکه به انحاء مختلف نشان داده میشد که مسلمانان ایران پایبند هیچ نوع قوانینی نیستند و با مشتهای گره کرده و اعمال تروریستی غرب را تهدید میکنند،چنین تصاویری به تمامی دنیای مسلمان نیز لطمه زدند و باعث شدند بسیاری از مسلمانان از ایرانیان منزجر شوند و حتی آنها را مرتد قلمداد کنند."