چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم هوش هیجانی و مولفه های آن در پیش بینی رضایت زناشویی انجام شده است. در این پژوهش، 260 نفر از دانش پژوهان مرد 20 تا40 سال به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه هوش هیجانی شرینگ و شاخص رضایت زناشویی هادسون پاسخ دادند. با توجه به توصیفی بودن این پژوهش، برای آزمون فرضیه ها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به دلیل مقایسه و تعیین متغیرهای پیش بین در بین گروه های سنی، تحصیلی، مدت زمان ازدواج، و سن ازدواج از ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در میان متغیرهای پژوهش، هوش هیجانی و مهارت اجتماعی، پیش بینی کننده مناسبی برای رضایت زناشویی بودند. افزایش هوش هیجانی با افزایش مدت زمان ازدواج، سن ازدواج و سطح تحصیل، همچنین افزایش رضایت مندی زناشویی با افزایش مدت زمان ازدواج، از دیگر نتایج این پژوهش بود. با توجه به ارتباط بالای هوش هیجانی و مولفه های آن با رضایت مندی زناشویی، مدارس، سازمان ها و کلینیک های خانواده درمانی می توانند از این متغیر در بهبود رضایت زناشویی بهره ببرند و به بهتر شدن روابط انسانی کمک کنند.
خلاصه ماشینی:
بعد غیرشناختی مورد نظر گاردنر، دو مؤلفة کلی دارد که وی آنها را با عناوین «استعدادهای درون روانی» و «مهارتهای میانفردی» معرفی میکند؛ به نظر گاردنر، هوش هیجانی نیز دارای دو مؤلفه است: الف) هوش درونفردی: نشان دهندة آگاهی فرد از احساسات و هیجانات خویش، ابراز باورها و احساسات شخصی واحترام به خویش و تشخیص استعدادهای ذاتی، استقلال عمل در انجام کارهای مورد نظر، و در مجموع میزان کنترل شخص بر هیجانها و احساسات خود است؛ ب) هوش میانفردی: به توانایی درک و فهم دیگران اشاره دارد به دنبال آن است که بداند چه چیزهایی انسانها را بر میانگیزاند و چگونه میتوان با آنها همکاری داشت.
198 با وجود اظهارنظرهای مختلف دربارة هوش هیجانی، میتوان گفت سالوی و مایر نخستین تعریف رسمی از هوش هیجانی را در سال 1990 بدین صورت منتشر کردند: «توانایی شناسایی هیجانهای خود و دیگران و تمایز بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و رفتار فرد".
بنابراین،محققان برای آسانی در سنجش، همچنین عملیاتی کردن این مفهوم، رضایتمندی زناشویی را به چهار بعد اساسی تقسیم کردهاند که عبارتند از: الف) جاذبه: عبارت است از جنبهای از یک شئ، یک فعالیت یا یک شخص، که برانگیزانندة پاسخهای نزدیکی در دیگران باشد؛ تمایلی برای نزدیک شدن به یک شی، فعالیت یا شخص که در رضایت زناشویی جاذبههای بدنی و جنسی انسان مد نظر قرار گرفته است؛ 216 ب) تفاهم: ارتباطی مبتنی بر پذیرش دوسویه، راحت و بدون تنش و دغدغة خاطر که بین دو نفر برقرار میشود؛ 217 ج) نگرش: نوعی سوگیری عاطفی درونی که عمل یک فرد را تبیین میکند.