چکیده:
هدف از پژوهش حاضر تهیه اطلاعات هنجاری برای مقیاس دو آزمون هوشی فرهنگ-ناوابسته
کتل برای کودکان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر شیراز بود.این مقیاس از چهار زیر
آزمون:زنجیرها، طبقهبندیها، ماتریسها و شرط ها تشکیل شده است و دارای دو گونه
الف و ب میباشد.برای وصول به هدف فوق 1230 نفر(606 دختر و 624 پسر)از دانش آموزان کلاسهای چهارم
ابتدایی تا سوم راهنمایی شهر شیراز انتخاب شدند و مورد آزمایش قرار گرفتند.برای
بررسی پایایی آزمون از روشهای باز آزمایی، گونههای همتا، تنصیف و آلفا کرونباخ
استفاده شد.ضرایب حاصله به ترتیب برابر با 70/0، 77/0، 84/0، 78/0بود.به منظور
احراز روایی همبستگی نمرات آزمون با آزمون هوشی اوتیس، معدل تحصیلی و همچنین سیر
تغییر نمرات در سنین مختلف محاسبه گردید.برای دستیابی به نمرات هنجار ابتدا به
منظور کاهش کشیدگی، نمرات خام به نمرات هنجار و سپس به نمرات استاندارد هوشبهر، با
میانگین 100 و انحراف معیار 24، تبدیل شدند. نمرات معیار هر گروه سنی نیز به ترتیب
مذکور محاسبه شد.در این پژوهش تفاوت عملکرد دختران و پسران و طبقات اقتصادی-اجتماعی
مختلف مورد مقایسه قرار گرفت.نتایج بیانگر تفاوت معنیدار بین نمره دختران و پسران
و همچنین مؤثر بودن تحصیلات و شغل والدین بر نمره آزمودنیها بود.
خلاصه ماشینی:
"در مورد پایین بودن ضریب همبستگی بین معدل تحصیلی و آزمون کتل(خصوصا در مجموع گروه)ذکر این نکته ضروری است که معدل تحصلی شاخص استانداری از پیشرفت تحصیلی محسوب نمیگردد و البته چنین شاخصی نیز در ایران در دسترس نیست)و به همین لحاظ معدل در سالهای مختلف تحصیل معانی و ارزشهای متفاوتی دارد.
در ارتباط با وجود تفاوت معنیدار بین نمرات دختران و پسران، با توجه به اینکه در هنجاریابی اولیه آزمون این تفاوت مشاهده نشده است و بنا بر نظر کتل جنسیت تأثیر معنی داری بر عملکرد آزمودنیها ندارد، در هنجاریابی حاضر دو مسئله قابل بحث مطرح میباشد:1-برتری کل پسران بر دختران و 2-برتری دختران بر پسران در 3 گروه سنی اول در ارتباط با مورد اول، احتمالا، میتوان مسئله را به دو طریق توجیه نمود.
به طورکلی، کتل در ارتباط با پیشبینی پیشرفت تحصیلی با استفاده از آزمونهای هوشی، بر این عقیده است که هیچ آزمون هوشی(یا حتی مجموعهای از آزمونها)به تنهایی قادر به پیشبینی پیشرفت فرد در آینده نیست و تنها زمانی میتوان پیشبینی دقیقی از کارکرد فرد به عمل آورد که ار آزمونهای شخصیت، پیشرفت تحصیلی (آزمونهای استاندارد)و انگیزش نیز بهرهگیری شود(کتل و همکاران، 1972؛اجوانی، 1982) در مجموع میتوان نتایج هنجاریابی حاضر را به صورت فهرستوار چنین بیان کرد: 1-مقیاس 2 آزمون هوشی کتل از پایایی و اعتبار کافی جهت سنجش هوش کودکان میانه دوره ابتدایی تا پایان دوره راهنمایی تحصیلی برخوردار است و با توجه به کوتاه بودن آن(هم از لحاظ زمان اجرا و هم از لحاظ تعداد سئوال)به کارگیری آن در موقعیتهای مختلف، تحصیلی مشاورهای و کلینیکی سهل و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است."