چکیده:
مقاله حاضر به توصیف ویژگیهای زبانی دو کودک دوقلو عقب مانده ذهنی و منزوی به لحاظ اجتماعی و فیزیکی پرداخته است.از آنجا که وضعیت این دو کودک از جمله موارد بسیار نادری است که از سوی زبانشناسان و روانشناسان زبان گزارش شده است یافتههای مقاله هم به لحاظ توصیفی و هم به لحاظ نظری حائز اهمیت است.دادههای زبانی بررسی شده حاکی از آن است که با وجود بهره هوشی کم و ارتباط زبانی اندک آن دو کودک با دیگران توانش زبانی شکل گرفته در آنها چشمگیر است.لیکن دانش و معلومات غیر زبانی آنها بسیار محدود است.این یافتهها مؤید فرضیه"حوزهای بودن"ذهن است، زیرا براساس آن فرضیه توانائیهای ذهنی هر فرد هر کدام حوزهای مستقل است و نارسائی در یک حوزه الزاما به کاستی در حوزه دیگر نمیانجامد.همچنین یافتهها همسو با تفکر"عقلگرائی دکارتی"است که مدعی است(بخشی از)دانش زبان فطری و ذاتی است.فرضیه و تفکر فوق الذکر از مبانی روش شناختی و فلسفی زبانشناسی زایشی میباشد.
خلاصه ماشینی:
"4. اهمیت موضوع مطالعه وضعیت زبانی این دو کودک دو زبانه عقب مانده ذهنی و بویژه منزوی بلحاظ اجتماعی، فرهنگی، و فیزیکی(محل زندگی و سکنی)به دو دلیل حائز اهمیت است: نخست اینکه وضعیت یاد شده از جمله موارد بسیار نادری است که از سوی زبانشناسان و روانشناسان زبان در سطح جهان گزارش گردیده و مورد پژوهش قرار گرفته است؛از اینرو از جنبه توصیفی ارائه تصویری از ویژگیهای زبانی و غیر زبانی این دو کودک به شناخت بیشتر این جامعه علمی از تواناییهای این افراد کمک میکند و بنا بر این انجام این پژوهش(و پژوهشهای مشابه)مهم و سودمند است.
با توجه به اینکه این دو کودک عقب مانده ذهنیاند و به ویژه منزوی بودند و در محیط بسیار محدود اجتماعی، فرهنگی، و فیزیکی(محل زندگی و سکنا)نگهداری شده و پرورش یافتهاند، از اینرو همانطور که در بخش(4)در شرح اهمیت موضوع گفته شد، مورد آنان از جمله موارد بسیار نادری است که از سوی زبانشناسان و روانشناسان زبان در سطح جهان گزارش گردیده و مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
ویژگیهای زبانی زهرا و معصومه مؤید این مطلب است که با وجود فقر محرکها، مشخصا ارتباطهای کلامی محدود با پدر(که مدت زمان طولانی از ساعات روز خارج از منزل به سر میبرده است)و وضعیت روانی و جسمانی مادر و ارتباط یک سویه با تلویزیون(از طریق تماشای برنامههای کودک)، آنها موفق به فراگیری چشمگیر دو زبان شدهاند.
توصیفهای ارائه شده در پژوهش حاضر حاکی از آن است که زهرا و معصومه نیز استثنایی هستند زیرا علی رغم فقر محرکهای زبانی، منزوی بودن آنها، عقب ماندگی ذهنی، بهره هوشی بین شصت تا هفتاد، دو زبان فارسی و ترکی را فرا گرفتهاند و دانش زبانی آنها بسیار بارزتر از دیگر آموختهها و دیگر تواناییهای ذهنی آنهاست."